نقش دانشگاه ها در خلاقیت و نوآوری کالاها و خدمات در دهه گذشته مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، موانع زیادی در مورد فقدان یا چگونگی تعامل رسمی دانشگاه و صنعت، وجود دارد. آنچه که بیشتر مورد توجه محققان قرار گرفته موانع و محرک بین دستگاهی بوده است. در بررسی محرکها ی ارتباط با صنعت کمتر توجهی به شبکه سازی دانشگاهها به عنوان محرکی برای توسعه این تعامل شده است. بدیهی است حجم وسیعی از ظرفیت ها و هزینه های ایجاد شده در موسسات آموزشی- پژوهشی وزارت علوم و موسسات آموزشی عالی خارج از این مجموعه(همچون دانشگاه آزاد و وزارت بهداشت) در عمل بهره وری مورد انتظار را ندارد. این صرفا یک ادعا نبوده بلکه شواهد زیادی موید این واقعیت است. بیکاری فارغ التحصیلان، فضاهای بلا استفاده، پژوهشکده های بدون بازده که حتی توانایی تامین مالی خود را هم ندارند بخشی از شواهد این واقعیت است. توسعه کمی مراکز دانشگاهی دلایل مختلفی داشته که واکاوی آن ارزش چندانی ندارد، در واقع آنچه مهم است مدیریت این وضعیت آشفته و بازگردانی و فرآوری هویت دانشگاه و آموزش عالی است. شبکه سازی دانشگاهها می تواند به تحقق دانشگاه نسل چهارمی، کمک کند. در نگاه نسل چهارمی به دانشگاه، الگوگیری از راهبردهای مدیریت استراتژیک سایر صنایع و مطالعه تطبیقی موسسات آموزش عالی جهان از زمره مهمترین این فعالیت هاست. منافع بنیادین زیادی در شبکه سازی دانشگاهها وجود دارد که فراهم سازی بستری برای ارتباط بیشتر با صنعت یکی از این مولفه هاست. این مقاله ضمن اشاره ای مختصر به پیشینه موضوع، بر اصول شبکه سازی دانشگاههای کشور بع عنوان بستری برای پیوند بیشتر صنعت و دانشگاه متمرکز شده است.