این پژوهش به منظور بررسی نقش توانمندسازی روان شناختی در رابطه میان سبک رهبری دیجیتال و تدریس دیجیتال معلمان انجام شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقاطع مختلف شهرستان خدابنده در سال تحصیلی 1401-1400، که تعداد آن ها بر طبق آمار به دست آمده از اداره آموزش وپرورش شهرستان خدابنده، 956 نفر بود. به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده و به-منظور تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. بر این اساس، تعداد 274 پرسشنامه در بین معلمان شهرستان خدابنده در مقاطع مختلف تحصیلی توزیع شد و درنهایت 220 پرسشنامه برگشت داده شد. داده های پژوهش حاضر با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی (با استفاده از سه پرسشنامه ارزیابی سبک رهبری دیجیتال، پرسشنامه تدریس دیجیتال و پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی) جمع آوری شد. روایی و پایایی پرسشنامه های مورداستفاده در پژوهش های گذشته مورد تأیید قرارگرفته بود، بااین وجود، پژوهشگر قبل از اجرای گسترده ابزار پژوهش، اقدام به بررسی روایی و پایایی آن در پژوهش حاضر نیز کرد. براین اساس، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید راهنما و مشاور مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها نیز بعد از اجرای آزمایشی در بین 30 نفر از جامعه موردپژوهش، با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. داده های به دست آمده در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی به ترتیب توسط نرم افزار SPSS نسخه 26 و نرم افزار SMART PLS نسخه 3 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که بین سبک رهبری دیجیتال و تدریس دیجیتال با میانجیگری توانمندسازی روان شناختی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، به این ترتیب تمامی فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که موفقیت سبک رهبری دیجیتال بر تدریس دیجیتال معلمان نیازمند فرهنگ سازی در به کارگیری ابزارهای دیجیتال در فرایندهای یاددهی –یادگیری، فراهم کردن زیرساخت های لازم برای تدریس دیجیتال معلمان و کمک به افزایش شایستگی ها، مهارت ها و اعتمادبه نفس معلمان در استفاده از ابزارهای دیجیتال در فرایند یاددهی- یادگیری است.
