پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته استادان دانشگاه عالمه طباطبایی تهران از تدریس مجازی در دوره کرونا صورت گرفت. روش تحقیق حاضر با توجه به هدف از نوع مطالعات کاربردی و بر اساس رویکرد از نوع مطالعات کیفی بر اساس روش پدیدارشناسی بود. جامعهی مورد مطالعه را کلیهی استادان دانشگاه عالمه طباطبایی تهران که دارای سابقهی آموزش تدریس مجازی بودند، شامل شد. در این پژوهش جهت انتخاب نمونه از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد که برای تعیین حجم نمونهی پژوهشگر با تعداد 20 نفر به سطح اشباع نظری دست یافت؛ بهمنظور جمعآوری دادهها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شده است که پایایی ابزار از روش پایایی بین دو کدگذار به دست آمد که قابلیت اعتماد کدگذاری تأیید شد؛ بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش کدگذاری بر اساس تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج یافتهها نشان داد که موانع و مشکالت تدریس مجازی استادان دانشگاه عالمه طباطبایی تهران شامل ضعف در یادگیرنده )نداشتن انگیزهی درونی، نیاز به یادگیرندگان با انگیزهی باال(، ضعف آموزشدهنده )روشهای تدریس کلیشهای، معلومات کم و قدیمی(، ضعف محتوا )مشخص نبودن منابع دورهها، عدم نیازسنجی، محتوای بدون هدف، توجیه نشدن محتوا برای یادگیرنده(، ضعف امکانات آموزشی )دسترسی به پهنای باند مناسب، مطلوب نبودن امکانات و تجهیزات(، ضعف زمان آموزش )فشردگی زمان دورهها، عدم رعایت بازهی زمانی تعیین شده( و ضعف ارزشیابی و بازخورد )نبودن نظارت دقیق و پدیدهی تقلب، عدم وجود بازخورد و مشکالت مربوط به ارزیابی آزمونهای آنالین( بود. بر اساس نتایج بهدست آمده بیشتر مشکالت دورههای مواجه شده با شکست، مربوط به حیطهی اجرایی است و مدیران دانشگاه باید توجه خود را به بخش اجرایی معطوف نمایند تا موانع یادگیری در مرحلهی اول و انتقال یادگیری در مرحلهی بعد برطرف شود.