از زمان مطرح شدن مفهوم مدیریت دانش تا به امروز الگوها، نظریه ها، مدل ها و انگاره های مختلفی توسط اندیشمندان این حوزه همچون نوناکا وتاکچی، سویبی، ویگ، بویسوت، پیتر دراکر، بیکویتز و ویلیامز، مایر، زاک، نیکولز، هالس، چاشپارا، جنکس و دیگران ارائه شده است و پژوهش های متعددی در این زمینه صورت گرفته است. با وجود نقش و اهمیت این حوزه علمی در توسعه پایدار هنوز به رغم فعالیت های گسترده تئوریک و تجربی صورت گرفته، ابهامات و پیچیدگی های زیادی در حوزه مدیریت دانش- حتی در مفاهیم اولیه- وجود دارد. خود اصطلاح مدیریت دانش ترکیب دو مفهوم مدیریت و دانش است که هر دو مفهوم بسیار پیچیده و انتزاعی هستند. لذا مدیریت دانش از بعد فلسفی آن که از تعریف مفاهیم مستتر در آن شروع می شود تا کاربردی ترین سطح آن (ارزیابی و تاثیر ) مورد چالش و بحث است. این کتاب مشتمل بر شش فصل و یک پیوست است. فصول اول و دوم حدود، ثغور و شناخت شناسی مدیریت دانش سازمانی را شامل می شود. فصول سوم و چهارم مبانی نظری مدیریت دانش را شامل می شود. در فصل پنجم عوامل موثر بر مدیریت دانش و مدل های توفیق مدیریت دانش مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل ششم مدیریت دانش با رویکردی سیستمی مورد ملاحظه قرار می گیرد و این فصل مقدمه ای برای مجلدات بعدی است. علاوه بر فصول مذکور جهت آشنایی دانشجویان و محققان این حوزه، برخی از مشاهیر مدیریت دانش سازمانی در پیوست کتاب معرفی گردیده است. همچنین در پایان برخی فصول ابزارهای جمع آوری اطلاعات (پرسشنامه) به پیوست آمده است. دانش در ادبیات عامیانه و علمی به هر نوع آگاهی از داده های نامفهوم تا اندیشه ها، تئوری ها، قوانین و مدل های پیچیده و انتزاعی اطلاق شده است. بدون درک درستی از آنچه که باید مدیریت شود (یعنی دانش) نمی توان در مدیریت دانش موفق بود. به همین دلیل دانش مورد مدیریت باید تعریف شود تا اولاً مرز دقیق مدیریت دانش با مدیریت داده و اطلاعات متمایز گردد و ثانیاً پیچیدگی های موضوع مورد مدیریت(دانش) آشکار شود. لذا فصل اول کتاب به بررسی مفهوم دانش پرداخته و تعاریف و دسته بندی های مختلفی را از انواع دانش ارائه می دهد. در این فصل دانش در پیوستارهای مختلف ضمنی- عینی، شخصی- اجتماعی، رویه ای- اظهاری، عام- خاص، زمینه ای- وظیفه ای، قطعی- عدم قطعی و صحیح- غلط مورد بررسی قرار گرفته است. هر چند طبقه بندی انواع دانش