اغلب تحقیقات انجامشده بر روی میانقابها مبین این حقیقت هستند که وجود میانقابهای بنایی در قابهای ساختمانی، موجب افزایش سختی و مقاومت آنها میگردد. اما وجود پانلها همواره سودمند نبوده و ممکن است سازه را در مواردی به سمت تردشکنی سوق دهند. برای بررسی کمّی این موضوع، لازم است میانقاب به عنوان یک عضو سازهای و بصورت صریح در مدلسازی قابهای ساختمانی مدنظر قرار گیرد. اخیراً آییننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله (استاندارد 2800) در پیوست ششم خود با استفاده از مدل دستک معادل، راهکاری را جهت تحلیل و طراحی صریح قابهای میانپر ارائه نمودهاست. در این راهکار، با کاهش ضریب رفتار قاب ساختمانی دارای میانقاب به مقدار 3 و مدلسازی میانقابها با روش دستک معادل و بازتوزیع نیروها در سیستم خرپایی معادل حاصل شده، کفایت سازهای اعضای تیر، ستون و میانقاب در کل قاب کنترل میگردد. در پژوهش حاضر، پنج قاب خمشی بتن مسلح، مشتمل بر یک قاب خالی (با شکلپذیری متوسط) و چهار قاب میانپر با چیدمانهای مختلف میانقاب طبق ضوابط پیوست ششم استاندارد 2800 تحلیل و طراحی شده و متعاقباً عملکرد لرزهای اعضای آنها به روش تحلیل استاتیکی غیرخطی (روش ضرایب) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که هرچند با اضافه شدن پانلهای بنایی به سازههای مورد بررسی، سختی و مقاومت آن افزایش یافته و عملکرد تیرها بهبود مییابد؛ اما ستونهای تحتانی، سطح عملکرد ایمنی جانی را رد نموده و بعضاً در سطح عملکرد آستانه فروریزش قرار میگیرند. لذا تعیین ضریب رفتار واحد 3 برای تمام قابهای میانپر با چیدمانهای مختلف میانقاب در طبقات، صحیح به نظر نمیرسد.