اگر چه منابع متعددی درباره نحوه تدریس و مدیریت کلاس درس موثر در دسترس معلمان قرار دارد، اما وجه امتیاز اساسی این کتاب، رویکردی متمایز است که هنر تدریس بر مبنای آن هدایت می شود؛ رویکرد عصب-تربیت شناختی که تدریس موثر را بر اساس فهم کنونی ما درباره نحوه یادگیری و رشد مغز در سطوح مختلف مولکلی، سلولی، شبکه ای، ساختاری، کارکردی، شخصی، اجتماعی و فرهنگی توصیف می کند. این فهم تازه اکنون از طریق تلفیق بینش ها و شواهد برآمده از مجموعه ای از دیسیپلین ها مانند علوم شناختی، علوم اعصاب، روان شناسی و علوم تربیتی در درون قلمرو دانش جذاب و پویایی با عنوان علوم اعصاب تربیتی حاصل شده است. در همین راستا، فصل نخست کتاب، به معرفی مبانی، مفاهیم و روش های پژوهش این حوزه بین رشته ای اختصاص یافته است. در فصل دوم، به توصیف یکی از دستاوردهای شگفت انگیز داشنمندان علوم اعصاب در دهه های اخیر با عنوان انعطاف پذیری عصبی و پیام های آن برای یادگیری و تدریس پرداخته می شود. فصل سوم به مفهوم توجه، مبانی عصب- تربیتی آن و شیوه های جلب و حفظ توجه یادگیرندگان متمرکز شده است که همواره یکی از دغدغه های معلمان بوده است. اهمیت کارکردهای اجرایی در زندگی تحصیلی، شخصی، اجتماعی دانش آموزان موضوعی است که نگارنده را ترغیب نموده است تا فصل چهارم کتاب را بدان اختصاص دهد. دو موضوع تنظیم هیجان و شناخت اجتماعی در سال های اخیر مورد توجه جدی پژوهشگران و اندیشوران علوم اعصاب تربیتی قرار گرفته و به پیدایش موجی از بینش های تازه در این عرصه ها منجر شده است؛ موضوعاتی که در فصل های پنجم و ششم ارائه می شوند. امروزه برای اغلب معلمان، والدین و سایر افراد درگیر تربیت دانش آموزان روشن شده است که فعالیت بدنی نقش حیاتی در ابعاد مختلف رشد دانش آموزان دارد. بر همین اساس، فصل هفتم کتاب به معرفی نقش فعالیت بدنی در یادگیری و عملکرد تحصیلی از منظر عصبی-تربیتی معطوف گشته و به نحوه تلفیق آن در فرایند یاددهی-یادگیری می پردازد. خواب شبانه کافی یکی از عناصر اصلی پیش بینی کننده یادگیری بهینه و عملکرد تحصیلی مطلوب است و به همین خاطر فصل پایانی کتاب به مکانیسم های عصبی زیربنای خواب، پیامدهای آن برای سلامت جسمانی و روانی و راهکارها و سیاست های آموزشی مناسب برای بهبود کیفیت خواب دانش آموزان معطوف شده است. بدن تردید موضوعات مورد مطالعه علوم اعصاب تربیتی