گرایش شدید کودکان دچار بیماری سرطان به دستیابی به اطلاعات معتبر درباره شیوه های موثر رویارویی با بیماری خود در مطالعات مختلف مورد تاکید قرار گرفته است (موسسه ملی سرطان، 2015). بنابراین نهادهای تربیتی و بهداشتی باید در این زمینه نقش مهمی ایفا کنند و در تدوین برنامه های درسی و تجارب یادگیری متناسب با نیازهای این کودکان سهیم شوند تا بتوانند به شکلی فعال و پویا در مدیریت بیماری خود نقش داشته باشند. در همین راستا، مطالعه حاضر در صدد است که با معرفی یک طرح برنامه درسی سیسماتیک سلامت برای کودکان مدرسه ای دچار بیماری سرطان زمینه فعالیت و درگیری مسولانه پژوهشگران و کارگزارن تربیتی را فراهم نماید. برنامه درسی توصیه شده مبتنی بر اصول و قواعد علم مطالعات برنامه درسی و بر محور چهار عنصر اساسی اهداف، محتوا و مواد آموزشی، راهبردهای تدریس و رویه های سنجش عملکرد یادگیرندگان (مارش، 2004) سازماندهی شده است. در این چارچوب، ابتدا اهداف بر حسب مجموعه قابلیت های کلیدی مورد نیاز کودکان دچار بیماری سرطان در سه حیطه دانش، نگرش و مهارت ها طبقه بندی می شوند. منابع ضروری دانش باید بر گسترش سطح اطلاعات بیماران درباره علل بیماری و روش های روانی- دارویی مقابله با آن متمرکز شود و آنها را قادر سازد تا در درمان بیماری و کنترل آن فعالانه مشارکت نمایند. ترغیب و تقویت احساس نگرش مثبت درباره بیماری نیز باید مبتنی بر تجاربی سازمان داده شود تا بیماری خود را بپذیرند و برای ارتقای کیفیت زندگی روانی و جسمانی خود تلاش کنند. آنها همچنین به مجموعه ای از مهارتها نیاز دارند تا قادر باشند که فرایند درمان را ادامه دهند و بر اضطراب و استرس در حین درمان فایق آیند. برای دستیابی به اهداف ذکر شده، محتوا و مواد آموزشی مختلف و چندگانه (از قبیل کتاب، بازی آموزشی، مواد چندرسانه ای و ...) باید مبتنی بر نیازهای شخصی، علایق، توانایی ها و سطح رشد کودکان انتخاب و سازماندهی شود. فعالیتهای تدریس باید با عنایت به سطح دانش پیشین و مرتبط ساختن آن با یادگیری جدید و توجه به تفاوتهای فردی کودکان ارایه شود و آنها را ترغیب-کننده تا در فرایند یادگیری فعالیت و مشاکت داشته باشند. معلمان بهداشت، پرستاران، دستیاران پزشکی، معلمان و حتی بیماران آموزش دیده می توانند مسولیت امر تدریس مواد آموزشی را عهده دار شوند (هولند و همکاران، 2003). ارزشیابی با