چکیده: مفهوم «نوروتکنولوژی تربیتی» به مجموعهای از تکنیکها، روشها، ابزارها و دستگاهها اشاره دارد که به هدف اندازه-گیری، تحلیل، تغییر یا تنظیم فعالیت مغز در حین رویارویی با یک تجربه تربیتی خاص استفاده میشود. این مقاله به توصیف، تحلیل و ارزیابی نحوه استفاده از نوع خاصی از نوروتکنولوژی پرداخته میشود که با عنوان نوروتکنولوژی تربیتی حمایتشده با هوش مصنوعی شناخته میشوند. آنچه در این مقاله گزارش میشود، بخشی از دادههای یک مرور دامنهای گستردهتر است که با هدف ترسیم وضعیت کنونی نوروتکنولوژی تربیتیاز طریق تحلیل تعداد ۴۷۲ مطالعه مرتبط انتخاب شده از میان ۴۲۳۶ مقاله شناسایی شده از پایگاههای استنادی معتبر انجام شد. از مجموع 472 مقاله تحلیل شده، تعداد 60 مقاله متمرکز بر تلفیق هوش مصنوعی و نوروتکنولوژی در حیطه یادگیری و آموزش بودند که در اینجا تحت عنوان نورتکنولوژی تربیتی حمایت شده با هوش مصنوعی توصیف میشوند. تحلیل این بخش از دادههای پژوهش نشان میدهد که پژوهشهای موجود عمدتاً به طراحی، تدوین، و ارزیابی اثربخشی این نوع از نوروتکنولوژی برای مواد درسی مختلف از جمله ریاضیات و خواندن، در سطوح گوناگون آموزشی با تأکید ویژه بر آموزش عالی و بهرهگیری از طرحهای پژوهشی متنوع اغلب از نوع آزمایشی معطوف بودهاند. این نوروتکنولوژی برای اهداف آموزشی متعددی از جمله ارزیابی و نظارت بر وضعیت شناختی و عاطفی یادگیرنده در زمان واقعی، تشخیص سطح توجه، حواسپرتی، تعیین سطح پیشرفت یادگیرنده، پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشآموزان، طبقهبندی و شناسایی دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری به کار گرفته شدهاند. از میان اشکال مختلف نوروتکنولوژی، الکتروآنسفالوگرافی (EEG) برکاربردترین تکنیک بوده که همراه با الگوریتمهای یادگیری ماشین و یادگیری عمیق مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال، سایر روشهای پیشرفته تصویربرداری عصبی، رابطهای مغز-کامپیوتر (BCI) و همین طور تکنیکهای چندروشی (ترکیبی از چند تکنیک مانند EEG و ردیابی حرکات چشم) نیز به طور فزایندهای همراه با ابزارهای هوش مصنوعی استفاده شدهاند. اگرچه نتایج این مطالعات، ورود قدرتمند نوروتکنولوژی حمایتشده با هوش مصنوعی به عرصه آموزش و پتانسیل چشمگیر آن در ارتقای فهم ما از فرآیندهای یادگیری و بهینهسازی روشهای آموزشی را آشکار میسازد، لازم است تا ملاحظات روششناختی مهم از جمله افزایش اعتبار بومشناختی پژوهشهای انجامشده، توجه عمیق به مسائل اخلاقی مرتبط با حفظ آزادی شناختی یادگیرندگان و نیز فائق آمدن بر چالشهای فنی موجود از جمله کاهش شکاف دیجیتال در دسترسی به این نوروتکنولوژی، در مطالعات آینده مورد توجه قرار گیرد.