چکیده مقاله : زمینه و هدف: مراتع محل ذخیره بیش از یک سوم کربن زیستکره خاکی هستند که قادرند دی اکسید کربن اتمسفری را از طریق پوشش گیاهی جذب کرده و در بافتهای گیاهی و سپس خاک ذخیره کنند.تغییرات کمّی و کیفی ماده آلی لاشبرگ، پوشش هوایی، زیستتوده زیرزمینی و ترکیب خاک باشد. بهطورکلی، عدم یکنواختی آثار چرا بر پتانسیل ترسیب کربن در اکوسیستمهای مرتعی در مناطق مختلف لزوم مطالعه و بررسی مدیریتهای چرایی در مناطق مختلف را گوشزد مینماید. باتوجه به اینکه بخش اعظم استان کردستان در سیطره منطقه نیمهاستپی میباشد و چرای دام بهعنوان اصلیترین نوع کاربری در این مراتع بهشمار میآید، بنابراین در این پژوهش اثر قرق بلندمدت مراتع مشجر نیمهگرمسیری بر ذخیره کربن آلی خاک پارک ملی کرخه، استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش: جهت انتخاب مکان نمونهبرداری محدودیتی از لحاظ شرایط توپوگرافی وجود ندارد به همین در قالب یک طرح کاملا تصادفی، تعداد 4 مقطع- برش عرضی 100 متری انتخاب شده و در طول هر ترانسکت تعداد 14 نمونه خاک در دو عمق 0 تا 10 و 10 تا 30 سانتیمتر با توجه به بررسیهای انجام شده و تعیین مرز تفکیک افق سطحی و زیرین برداشت میشود که جهت مقایسه میزان کربن تثبیت شده به همین تعداد نمونهگیری از منطقه چرای آزاد نیز صورت گرفت. سپس خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از جمله کربن، نیتروژن، بافت خاک، وزن مخصوص ظاهری، هدایت الکتریکی ((EC و اسیدیته خاک (pH) اندازهگیری شد. نمونه خاکهای هوا خشک شده و بعد از خرد کردن کلوخهها، جدا کردن ریشهها، سنگ و دیگر ناخالصیها، آسیاب شده و از الک 2 میلیمتر (مش20) عبور داده شدند. برای اندازهگیری کربن آلی خاک از روش والکی- بلاک و به منظور محاسبه وزن مخصوص ظاهری از روش کلوخه استفاده شد پس از جمعآوری دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS ورژن 18 و از طریق مقایسه میانگین دادهها با آزمون t-test مستقل استفاده شد. سطح معنیداری معادل 05/0 و 01/0 در نظر گرفته شد. لازم بذکر است قبل از انجام آنالیزها، پیش فرضهای مورد نیاز که نرمالیتی و همگنی واریانسها بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در دو عمق0 تا 10 (سطحی) و 10 تا 30 سانتیمتر (زیرسطحی) در منطقه قرق و چرا، نشان داد که قرق و چرا بر ذخیره کربن خاک سطحی (عمق10-0 سانتیمتر)، مقدار نیتروژن خاک (عمق10-0 سانتیمتر) و میزان وزن مخصوص ظاهری تأثیرگذار و با یک اثر افزاینده همراه هستند. به نظر میرسد خاک این مناطق به علت داشتن زیتوده هوایی و زیر زمینی گیاه دارای مواد آلی و نیتروژن زیادی هستند. با وجود این موارد اثر معنیداری بر میزان اسیدیته خاک در دو منطقه قرق و چرا مشاهده نشد که میتواند بهعلت مواد مادری یکسان خاک دو منطقه باشد. همچنین چرا برخلاف قرق بر میزان هدایت الکتریکی (EC) در عمق10-0 سانتیمتر اثر معنیداری و کاهشی داشت. همچنین در نسبت C/N موجود در خاک منطقه قرقشده برخلاف منطقه چرا در عمق10-0 سانتیمتر اثر معنیداری مشاهده شد. یافتههای منطقهای که قرق و چرا در آن صورت گرفته بود، حاکی از این بود که در این منطقه قرق باعث اثر افزایشی و معنیداری در مقدار ذخیره کربن خاک سطحی (عمق10-0 سانتیمتر)، مقدار نیتروژن خاک (عمق10-0 سانتیمتر)، میزان اسیدیته خاک (عمق10-0 سانتیمتر) و میزان هدایت الکتریکی (EC) (عمق10-0 سانتیمتر) شده است. همچنین چرای انجام شده در این منطقه حفاظتی بر میزان وزن مخصوص ظاهری (عمق10-0 سانتیمتر) تأثیر افزایشی و معنیداری داشته است. لیکن با این وجود در قرق و چرا در این منطقه بر نسبت C/N موجود در خاک اثر معنیداری نداشته است. نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج مطالعه حاضر گویای این مطلب است که خاک اراضی قرق نسبت به خاک اراضی چرا شده از لحاظ خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک وضعیت مطلوبتر و بهتری را جهت افزایش ترسیب کربن دارد و چون بهرهبرداریهای بیرویه در اکوسیستمهای چرا شده باعث کاهش میزان تولید و ترسیب کربن مراتع گردیده است. پس اجرای برنامههای اصلاحی و مدیریتی متداول مانند قرق جهت افزایش ترسیب کربن و تولید علوفه در اکوسیستمهای مرتعی متفاوت امری ضروری بنظر میرسد.