هدف: هدف از این پژوهش بررسی میزان مشارکتپذیری ساکنان منطقه در پروژه بیابانزدایی و اولویتبندی نظرات ساکنان محلی، به منظور به کارگیری نظرات آنها در اتخاذ تصمیمات محلی و منطقهای است. روش و داده: این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است که در سامانهای عرفی بخش قهاوند در شهرستان همدان انجام شده است. نمونهگیری به روش تصادفی ساده بوده و تعداد نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران، ۵۳ بهرهبردار تعیین گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه مستقیم با بهرهبرداران در منطقه تکمیل گردید. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرمافزار 16SPSS استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس و پیرسون نشان داد که از میان عوامل مورد بررسی، مؤلفههای تعداد افراد تحت تکفل، میزان درآمد، میزان سواد و دامداران با بیش از ۱۵۰ رأس دام، تاًثیر مثبت و معنیداری در مشارکت بهرهبرداران برای مدیریت پایدار مراتع دارند. به طوری که با افزایش تعداد افراد تحت تکفل، میزان سواد، تعداد دام، میزان درآمد مشارکت بهرهبرداران نیز بیشتر میشود. نتیجهگیری: بر مبنای یافتههای تحقیق میتوان عنوان کرد که مشارکت مردم در امر احیاء، مدیریت و اجرای طرحهای منابع طبیعی از موارد ضروری در موفقیت برنامههای مدیریتی است. بخشی از توسعه مدیریت عرصههای طبیعی به دخالت کارشناسان (دستگاههای اجرایی) مربوط بوده و بخش مهمتر با مشارکت بهرهبرداران ارتباط مستقیم دارد؛ لذا هر گونه تلاش جهت تعامل و همکاری بیشتر این دو گروه ضامن اجرایی شدن عملیاتهای اصلاحی مراتع در بستر توسعه پایدار خواهد شد. نوآوری، کاربرد نتایج: پروژه ترسیب کربن در راستای تحقق یکی از اولویتهای توسعه ایران یعنی بیابانزدایی و به منظور توسعه مدل مدیریتی مشارکتی مراتع در مناطق خشک و نیمهخشک با هدف محرومیتزدایی و افزایش جذب کربن طراحی شده است؛ لذا به عنوان یک برنامه در اولویت، مسائل حفاظت محیط زیست جهانی و اولویتهای توسعه ملی را توأماً در بر میگیرد.