از آنجا که شاخصهای تنوع Shannon-Wiener و Simpson رایجترین شاخصهای تنوع میباشند، بنابراین بررسی تنوع و غنای گونهای امری حیاتی در بررسی تنوع گونهای است. هدف از این پژوهش بررسی اثر کپهکاری و قرق بر ترکیب، تنوع و مواد مغذی پوشش گیاهی مراتع کوهستانی منطقه دارانی علیا در شهرستان تویسرکان است. نمونهبرداریها با روش نمونهبرداری سیستماتیک-تصادفی، در عرصه 5 هکتاری که از سال 1393 کپهکاری با بذر باریجه (Ferula gummosa)، اسپرس (Onobrychis sativa) و النگاتوم (Agropyron elongatum) در آن انجام شده و منطقه قرق گردیده بود، انجام شد. از 10 ترانسکت 100 متری با فاصله 50 متری از یکدیگر استفاده و در طول هر ترانسکت 10 پلات یک متر مربعی تعیین و در هر پلات اندام زیرزمینی و هوایی گیاه در دو منطقه چرا و قرق نمونهبرداری شد. سپس میزان پروتیئن کل، فنل و عناصر غذایی بافت گیاه اندازهگیری شد. همچنین شاخص یکنواختی Simpson، شاخصهای غناء Margalef و Menhinick و شاخصهای تنوع Shannon-Wiener و Simpson با بهرهگیری از روش تجزیه مولفههای اصلی (PCA) و استفاده از نرمافزار PC-ORD انجام شد. تمامی نمونهها با آزمون t غیرجفتی در سطح 5% مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد میزان فسفر، پروتیئن کل و فنل گیاه در منطقه قرق (به ترتیب 2/4، 4/6 و 69/0) و کپهکاری (به ترتیب 4/8، 3/5 و 65/0) تفاوت معناداری در سطح 5% نسبت به منطقه چرا شده نداشته است اما میزان عناصر غذایی بافت گیاه در منطقه چرا در سطح معنادار 5% بیشتر از منطقه قرق و کپهکاری بوده است. شاخصهای Shannon-Wiener و Simpson نشان داد که تنوع در منطقه قرق (به ترتیب 58/1 و 93/0) در سطح معنادار 5% بیشتر از منطقه چرا (به ترتیب 21/1 و 82/0) بوده است. شاخصهای غناء Margalef و Menhinick نیز در منطقه قرق و کپهکاری (به ترتیب 43/2 و 85/1) در سطح معنادار 5% بیشتر از منطقه چرا (به ترتیب 63/1 و 65/1) بوده است اما شاخص یکنواختی Simpson در دو منطقه تفاوت معناداری در سطح 5% نداشته است. پوشش گیاهی منطقه قرق به دلیل حضور وسیع گونههای اصلی که عموما خوشخوراک بودند، در حالت پایداری اکولوژیک بیشتری نسبت به عرصه تحت چرا قرار داشته و این امر به خوبی، اثر مثبت قرق را در ایجاد تعادل محیطی در رابطه با حضور و گونههای مختلف را نشان میدهد.