در دهههای آینده، کشاورزی با چالشهای قابل توجهی مواجه خواهد شد که ناشی از پیشرفتهای فناوری و فشارهای بیرونی همچون رشد جمعیت، کمبود منابع، تغییرات اقلیمی و هدررفت غذا است. پیشبینی میشود که جمعیت جهانی تا سال 2050 به 9 میلیارد نفر برسد و تقاضای غذا تا 70 درصد افزایش یابد، در حالی که عواملی مانند پیری جمعیت در اقتصادهای توسعهیافته، کمبود آب و تغییرات زیستمحیطی فشار بیشتری بر سیستمهای کشاورزی وارد خواهند کرد. با این حال، کشاورزی نسبت به سایر بخشها در پذیرش انقلاب صنعتی چهارم کندتر عمل کرده است، که این امر فضای زیادی برای پذیرش فناوریهای هوشمند باقی میگذارد. دیجیتالیزه شدن کشاورزی، که به عنوان «کشاورزی هوشمند» شناخته میشود، به عنوان نیرویی تحولی در حال ظهور است که با یکپارچهسازی فناوریهایی نظیر اینترنت اشیاء (IoT)، دادههای کلان و پهپادها، فرآیندهای کشاورزی را خودکار کرده و بهینه میکند، پایداری را بهبود میبخشد و بهرهوری را افزایش میدهد. با وجود ادبیات در حال رشد در زمینه کشاورزی هوشمند، درک سیستماتیک از دامنههای کاربرد، فناوریهای توانمندساز و مزایای آن همچنان ناقص است. این مطالعه با استفاده از یک مرور سیستماتیک ادبیات (SLR) به بررسی سه جنبه اصلی کشاورزی هوشمند پرداخته است: دامنههای کاربردی اصلی آن، فناوریهای توانمندساز کلیدی که توسعه آن را پشتیبانی میکنند و مزایای عمدهای که با پذیرش آن همراه است. نتایج این تحقیق به ارائه تحلیلی جامع از کشاورزی هوشمند میپردازد و دیدگاهی جامع از نقش تحولی آن در بازسازی بخش کشاورزی ارائه میدهد. در پایان، این مطالعه با پیشنهاداتی برای جهتدهی به تحقیقات آینده در این حوزه نوظهور به پایان میرسد.