نشان گرهای زیستی در جانداران حساس به طور گسترده ای در سراسر جهان در برنامه های پایش محیط مورد استفاده قرار می گیرند. استفاده از چنین روش هایی امکان آشکارسازی خطرات ایجاد شده توسط آلاینده ها را به خوبی امکان پذیر می سازد. از این رو در مطالعه حاضر پس از بررسی یکساله (1395-1394) حضور گونه های مختلف کرم خاکی در شهرستان چالوس، به عنوان یک مطالعه موردی از ناحیه هیرکانی، اثرات نیترات سرب و کادمیوم با استفاده از آزمایش با روش خاک مصنوعی به مدت 7، 14 و 28 روز و استفاده از شاخص های آپوپتوز در سلول های کوئلوموسیت، پراکسیداسیون لیپیدی، ظرفیت آنتی اکسیدانی و بیان پروتئین کل، دز حاد کشنده ( LC50 )، تاثیر بر توده زیستی و تجمع زیستی و تقسیم بندی جایگاه درون سلولی فلزات سرب و کادمیوم در گونه های Aporrectodea rosea، Aporrectodea trapezoides، E. fetida کر م خاکی؛ تغییر در تعداد، شکل ظاهری و آپوپتوز در سلول های اسپرماتوزوآ در گونه Eisenia fetida؛ و با استفاده از روش آزمایش تماسی به مدت 24 ساعت و استفاده از شاخص های پراکسیداسیون لیپیدی، ظرفیت آنتی اکسیدانی و تاثیر بر توده زیستی بر گونه های A. rosea، A. trapezoides، Dendrobaena hortensis و E. fetida انجام پذیرفت. همچنین به نظر می رسد در مطالعه حاضر برای نخستین بار از توانایی بازسازی در کرم های خاکی برای ایجاد تکرارهای مختلف یک تیمار استفاده شد. تعداد 15 گونه (مشاهده دو گونه جدید) متعلق به هفت جنس و دو خانواده شناسایی شد. میزان LC50 پس از قرارگیری به مدت 14روز در معرض خاک های مصنوعی آغشته به فلزات سرب و کادمیوم به صورت A. rosea < A. trapezoides < E. fetida بود، به طوری که کادمیوم سمیت بیشتری را نسبت به سرب نشان داد. به طور کلی تجمع سرب و کادمیوم و از دست رفتن توده زیستی در گونه های A. rosea و A. trapezoides بیش از گونه E. fetida بود (05/0 p< ). تقسیم بندی جایگاه های زیر سلولی در گونه های A. rosea، A. trapezoides و E. fetida برای فلزات سرب و کادمیوم متفاوت و به ترتیب به صورت: Debris > Granules > Cytosol؛ و Cytosol > Debris > Granules بود (05/0 p< ). مقایسه درصد تغییر ظرفیت آنتی اکسیدانی کل در گونه های A. rosea، A. trapezoides و E. fetida نسبت به یک دیگر روند منظمی را