آثار ادبی و هنری در خلأ به وجود نمی آیند و موجودیتشان متأثر از اوضاع اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی زمانه شان است. امروزه تردیدی وجود ندارد که هیچ اثری، حتی ساده ترین کتاب برای کودکان، نمی تواند خالی از بار ایدئولوژیک باشد. در ادبیات کودک که رابطه ی واضحی میان مؤلف و خواننده وجود دارد و مؤلف و ناشر نیز تحت تأثیر بسیاری از گروههای فشار هستند، این موضوع اهمیت خاصی می یابد. مؤلفانِ کتاب های کودک نیز همچون دیگر نویسندگان به طرز اجتناب ناپذیری تحت تأثیر پیش فرضها و دیدگاههایشان هستند: هنگام انتخاب موضوع و مواد کاری، هنگام پروراندن داستان و شخصیتها، در توصیف قهرمانها و تبهکارها، هنگام تعیین ماهیت گره افکنی ها و گرهگشایی ها، در برانگیختن واکنشهای احساسیِ مخاطب، در توضیح مضامین و القای نکات اخلاقی، و جز آن. بنابراین، کتاب ها بیانگر ایدئولوژیهای شخصیِ مؤلفانشان اند (خواه به صورت آشکار، خواه پنهان، دانسته یا ندانسته). انتشار کتاب هایی که ایدئولوژی یک فرد را بیان می کنند در حقیقت ترویج ارزش ها و معیارهای اوست. ترویج ارزشهای فردی از طریق پخش کتابی تأثیرگذار در جامعه ای که لبریز از ایدئولوژیهای مختلف و رقیب و گاهی حتی متخاصم است یک نوع کنش سیاسی به حساب می آید. این تحقیق به دنبال آن است تا با تکیه بر نظریات اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روانکاو اسلوونیایی، بار ایدئولوژیکی و ساختار فانتزی تعدادی از آثار صمد بهرنگی و تاثیر آن بر کودکان را بررسی نماید. مطالعه ی داستانهای ا ولدوز و نیز داستان ماهی سیاه کوچولو مسیر تحول فکری مؤلف در طول دوران نویسندگی اش را نشان داده و نوعی جهانبینی خاص، از واکنش های افراطی تا انقلاب فکری و درونی، را در قالب آثار کودکانه برای قشر خردسال و نوجوان جامعه ترسیم می نماید.