این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی تبلیغات تلویزیونی غذاهای ناسالم بر روی قصد خرید نوجوانان با نقش میانجی رفتار خرید مصرف کننده انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی، از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، یک تحقیق کمی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر همدان در سال 1397 بودند که به دلیل عدم دسترسی به تمامی جامعه، جامعه نامحدود در نظر گرفته شد. حجم نمونه آماری با روش طبقه ای تصادفی و با بهره گیری از جدول مورگان و کرجسی به تعداد 384 نفر انتخاب شد. اثربخشی تبلیغات تلویزیونی با پرسشنامه 14 سوالی ربیعی و همکاران (1390)، رفتار خرید مصرف کننده با پرسشنامه 14 سوالی حقیقی و خلیل (1390) و قصد خرید با پرسشنامه 19 سوالی غفاری آشتیانی و همکاران (1389) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS نشان داد که تبلیغات تلویزیونی غذاهای ناسالم به میزان 80 % بر قصد خرید تاثیر گذاشت. تبلیغات تلویزیونی غذاهای ناسالم به میزان 58 % بر رفتار خرید مصرف کننده موثر بود. همچنین رفتار خرید مصرف کننده به میزان 55 % بر قصد خرید تاثیرگذار بود. بنابراین نتیجه گیری کلی نشان داد که تبلیغات تلویزیونی غذاهای ناسالم بر روی قصد خرید نوجوانان با نقش میانجی رفتار خرید مصرف کننده تاثیر داشت، به طوری که رفتار خرید مصرف کننده توانست به عنوان متغیر میانجی رابطه تبلیغات تلویزیونی غذاهای ناسالم و قصد خرید را به میزان 8 % تحت تاثیر قرار دهد. به عبارتی، تبلیغات تلویزیونی غذاهای ناسالم نوجوانان را به خرید کردن این نوع از غذاها ترغیب می کنند و از طریق نبود نظارت مناسب در این زمینه بر تبلیغات برای نوجوانان، آنان از طریق رفتار خود نسبت به غذاهای ناسالم به خرید کردن آنها سوق پیدا می کنند.