هدف از پژوهش حاضر مطالعۀ تجربه زیسته دانش آموزان پایه دهم متوسطه در درس تفکر و سواد رسانه ای از یادگیری تفکر انتقادی در دوره همه گیری کووید 19 بود. روش پژوهش پدیدارشناسی می باشد. در این پژوهش جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پایه دهم متوسطه شهرستان خاش بودند که از بین آن‌ها برای انتخاب نمونه آماری با استفاده از رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری 25 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری داده‌ها از مصاحبه کیفی نیمه‌ساختارمند استفاده گردید. در این پژوهش از پایایی دو کدگذار، برای محاسبه پایایی مصاحبه های انجام گرفته استفاده شده است و پایایی تایید شد.نتایج نشان داد که در تحلیل مصاحبه دانش آموزان راجع به تجربه شان از فضای کلاس مجازی درس تفکر و سواد رسانه ای، به ترتیب اکثر دانش آموزان به انجام فعالیت های کتاب درسی، آشنایی با رسانه و تبیین توضیح درس توسط معلم، پرورش توانایی تجزیه و تحلیل، فضای دوستانه در کلاس و بحث و گفتگو، تسلط معلم بر موضع درسی، اشتیاق معلم در تدریس، آشنایی با شگردهای رسانه های صوتی – تصویری، نظم در برگزاری کلاس، آشنایی با فرایند اقناع سازی تبلیغات، به چالش کشدن ذهن دانش آموز، استفاده از اطلاعات رسانه، نفوذ دنیای مجاری در زندگی ما، حل چالش های زندگی، بحث در باره محیط و اتفاقات اطراف ما و آشنایی با تاریخچه رسانه، تفکر راجع به جامعه و برنامه ریزی دراستفاده از فضای مجازی با وزن یکسان اشاره کردند. به طور کلی می توان گفت اکثر دانش آموزان تجربه شان از فضای کلاس مجازی درس تفکر و سواد رسانه ای انجام فعالیت های کتاب درسی، آشنایی با رسانه و تبیین توضیح درس توسط معلم بوده است.
