هدف پژوهش حاضر مطالعۀ رابطۀ نگرش افراد نسبت به حجاب با سلامت روانی آنها در دو بعد روانی و جسمانی است. پژوهش از نوع توصیفی بوده و برای بررسی همبستگی اجرا شده است. جامعۀ آماری عبارت است از: دانشجویان دختر ساکن خوابگاه در دانشگاه ملایر که در سال 90-89 مشغول تحصیل بودند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده و نحوۀ گزینش نمونه هایی که از خوابگاهِ برگزیده شده انتخاب شدند، کاملا ً تصادفی بوده است. ابزار پژوهش رسشنامه نگرش نسبت به حجاب (با سه خرده مقیاس پوشش ظاهری، پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی) بود که اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ 185/0 محاسبه شد و روایی آن توسط متخصصان به تأیید رسید. همچنین، پرسشنامۀ سلامت روانی MHC (با دو مقیاس سلامت روانی و سلامت جسمانی) برای بررسی سلامت روانی آزمودنی ها مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع تعداد دانشجویانی که اطلاعات پرسشنامه ها را کامل کردند 178 نفر بود. نتایج نشان داد میان سلامت روانی کلی و شاخص سلامت روانی بطور خاص با نگرش کلی افراد نسبت به حجاب و هر یک از شاخص های نگرش سنج مورد استفاده (پوشش ظاهری، پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی) رابطۀ معناداری وجود ندارد. بعلاوه، میان شاخص سلامت جسمانی پرسشنامۀ سلامت روانی و نگرش افراد نسبت به حجاب رابطۀ منفی معناداری بدست آمد. نتایج بدست آمده لزوم باز تبیین مفهوم حجاب، عفاف و تبرج را در جامعۀ دانشجویان نشان می دهد.