چکیده اگر عدالت نباشد زندگی به زحمتش نمی ارزد. عدالت مفهومی است که بشر از آغاز تمدن خود می شناخته و برای استقرار آن کوشیده است و مثل آزادی قرین و همزاد آدمی است. ولی برای درک مفهوم عدالت باید به مفهوم مخالف آن رجوع کرد؛ یعنی فهم بهتر عدالت با توجه به مفهوم ملموس تر ظلم به وجه آسان تری صورت می گیرد. برای درک عدالت در اندیشه ها باید مفاهیم دیگری مثل آزادی و برابری نیز فهمیده شوند چرا که این سه مفهوم )عدالت، آزادی و برابری) با یکدیگر روابط پیچیده ای دارند و مثلث فلسفه اخلاقی – سیاسی را تشکیل می دهند. به طور کلی، مفاهیم عدالت و آزادی، مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی هستند.. منظور علمای جامعه شناسی از عدالت این است که تمام قواعد حاکم بر افراد را باید در وجدان عمومی جست و جو کرد و مبنای قواعد حقوقی باید عدالت اجتماعی به معنای واقعی خود تأمین می شود. این عدالت در سه شکل تجلی می کند. عدالت اداری، عدالت اقتصادی و عدالت قضایی همچنین اصل «آنچه بر خود روا نمی داری بر دیگران هم روا مدار» به عنوان قدیمی ترین، مقبول ترین و عام ترین اصل اخلاقی است همه ادیان الهی بر آن صحه گذاشته اند و زیربنای عدالت هم قرار گرفته است.