با توجه به مهاجرت گونه ها در فصول معین، مناطق حفاظت شده رسماً قادر نیستند تمام قلمروهای مورد نیاز گونه را پوشش دهند، به همین دلیل لازم است دالان های بین مناطق حفاظت شده نیز تحت کنترل و حفاظت قرارگیرند. به منظور بررسی دالانهای زیستگاهی بین قوچ و میش های مناطق گلپرآباد و آهنگران (لشگردر) و بخش لشگردر منطقه حفاظت شده لشگردر، در ابتدا مطلوبیت زیستگاه گونه مذکور با استفاده از روش های مدل خطی تعمیم یافته(GLM)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و شبکه ماشین بردار پشتیبان (SVM) مدل سازی شد و سپس بر اساس حد آستانه 10 درصد نقشه های مطلوبیت زیستگاه گونه به نقشه دوتایی تبدیل شدند. اعتبارسنجی مدلها نیز بر اساس رویکرد آماری ROC ، شاخص حداکثر کاپا (Maximal Kappa) و شاخص TPR انجام گرفت. نتایج حاصل بیانگر مناسب بودن مدل خطی تعمیم یافته (GLM) به نسبت دو مدل دیگر است. حساسیت سنجی مدل خطی تعمیم یافته(GLM) با استفاده از روش حداکثر کاپا محاسبه شد. به منظور شناسایی دالان های ارتباطی بین دو لکه زیستگاهی موجود از معکوس نقشه مطلوبیت زیستگاه به عنوان نقشه هزینه استفاده و شناسایی دالانهای موجود با استفاده از تئوری مدار الکتریکی انجام گرفت. نتایج حاصل از حساسیت سنجی مدل خطی تعمیم یافته نشان داد که متغیرهای ارتفاع، طبقات پوشش زمین، فاصله از آبراهه و فاصله از روستا بیشترین تأثیر را در پراکنش گونه داشته اند. براساس یافته ها، بهترین محدوده جهت اتصال لکه های زیستگاهی در محدوده 1/5 کیلومتری روستای ازناوله به سمت جوزان در محدوده ای به طول 800 متر قرار دارد.