چکیده امروزه رسانههای جمعی بالاخص تلویزیون به یکی از مهمترین ابزارهای تولید فکر و نشر اندیشه تبدیل شدهاند. مجموعهای از ویژگیها و جذابیتهای این ابزارهای جدید ارتباطی و تبلیغی، سبب شده است تا سیاستگذاران حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و حتی اعتقادی و دینی برای دستیابی به اهداف خود، توسل به رسانهها را در اولویت قرار دهند. به عبارتی، به رسانهها نوعی نقش کارگزاری و منبعی برای تصمیم سازی و اندیشه آفرینی واگذار شده است. در این رهگذر، اصحاب رسانه با توسل با انواع تبلیغات سوء رسانهها و شیوههای جریانسازی، درصدد تأثیر بر نگرش و بینش و تسخیر اذهان و افکار عمومی و مخاطبان برآمدهاند؛ بنابراین کشف تبلیغات سوء رسانهای و تأثیر آن بر فرهنگ دینی از دیدگاه اسلام میتواند بهعنوان مهمترین دغدغهی یک مسلمان باشد؛ ارتباط میان دین و رسانه از جمله موضوعات مهم در میان دوست داران دین و فرهنگ دینی میباشد. یکی از ابزارهای مؤثر و مفید در زمینه شناساندن دین و هنجارهای حاکم بر جامعه رسانه میباشد که هنجارهای جامعه را تقویت یا تضعیف میکنند طوری که از رسانههای جمعی بهعنوان عوامل شخصیت ساز نام میبرند. یکی از مهمترین اهداف فرهنگی قدرتهای استکباری، هویتزدایی دینی جوامع اسلامی است. فرهنگ تهاجمی غرب با استفاده از سوء رسانههای تبلیغی و روانشناسانه، سعی در فروپاشی نظام اعتقادی و فکری جوامع دینی دارد تا از راه تهی کردن آنها از درون، زمینه جذبشان را به مبانی فرهنگ خود فراهم آورد و هویتهای ساختگی خود را بهجای آن قرار دهد. جنگ رسانهای مقولهای است که همکاری هماهنگ و نزدیک بخشهای نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، رسانهای و تبلیغاتی یک کشور را میطلبد. طراحان جنگ رسانهای لزوماً ژنرالهای پادگان نشین نیستند، بلکه ممکن است دانشمندان و اندیشمندانی از دانشگاههای معتبر یک کشور باشند. در مقابل، رسانهها نیز باید با تدوین و ساختن برنامههای متنوع دینی برای شناساندن و تثبیت هویت دینی کوشش کنند و همچنین با درک صحیح از چالشهای فراروی دین اسلام و ایجاد آمادگی برای مقابله با آنها، زمینه را برای پیشرفت و اعتلای هرچه بیشتر اسلام در جهان فراهم آورند. این پژوهش حول محور تأثیرات تبلیغات سوء تلویزیون بر عقاید و فرهنگ دینی تدوین گردیده و درصدد بیان راهکارهایی برای تحکیم عقاید و فرهنگ دینی توسط رسانه میباشد.