1403/08/26
مهین کرامتی فرد

مهین کرامتی فرد

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی
نشانی: ملایر - دانشگاه ملایر
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
حیات اخروی از دیدگاه ابن سینا غزالی و ملاصدرا با توجه به آموزه های قرآنی
نوع پژوهش
کتاب
کلیدواژه‌ها
معاد - مبانی حیات اخروی - ابن سینا - ملاصدرا - عزالی
سال 1396
پژوهشگران مهین کرامتی فرد

چکیده

در این کتاب با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی،جهان شناسی و انسان شناسی سه متفکر بزرگ جهان اسلام ابن سینا،غزالی و ملاصدرا به تبیین حیات اخروی و حشر انسان در قیامت کبری پرداخته شد. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی،از مبنای انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس در تبیین حیات اخروی بهره می گیرد.در جهان شناسی ابن سینا مساله مرگ ، بدون حضور عالم منفصل و با تاکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. ابن سینا در تبیین حیات اخروی انسان بعد از مرگ از مبانی چون اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن ، حرکت جوهری و اشتدادی و جوهری و به تبع آن حدوث جسمانی و بقای روحانی آن و اتحاد عاقل و معقول بهره نمی برد. ابن سینا در برخی از آثار خود همچون رساله اضحویه، معاد را با کیفیت جسمانی و مادی منکر است و آن را از امور محال می شمرد .ابن سینا با مبانی عقلی خود از قبیل مادی دانستن قوه خیال که مهمترین اشکال ایشان می باشد نمی تواند معاد جسمانی را اثبات کند ولذا پایبند به شریعت می شود و راه تقلید را در پی می گیرد . پس از ابن سینا،برخی از متکلمان مانند غزالی، مواضع ابن سینا در باب معاد جسمانی و تمثیلی دانستن بیان پیامبر را تخطئه کرده اند.غزالی از اندیشمندانی است که در کتاب تهافت الفلاسفه به نقد نظریه معاد ابن سینا پرداخته است اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه می دهد،تحت تاثیر نفس شناسی ابن سینا می باشد.او نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی می کند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقا نفس است که همگی تحت تاثیر ابن سینا می باشد.نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان اشعری نظریه ای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است.غزالی سعی کرده است درکنار اثبات معاد جسمانی وروحانی که متاثر از ابن سینا می باشد دلایل قرآنی را نیز نقل کند. شاهکار و ابتکار ملاصدرا در بحث اعتقادی معاد جسمانی این است که از رابطه نفس وبدن توانست ضرورت معاد جسمانی را عقلاً و بدون تقلید به شریعت اثبات کند. معاد جسمانی اثبات شده توسط وی بر مبنای حکمت متعالیه حکم ارشادی خواهد داشت ؛ یعنی ارشاد به حکم عقل است. اما در فلسفه ابن سینا از باب تعبد و تقلید است. .با توجه به مبانی و اصولی که ملاصدرا آنها را مطرح کرده عقل به تنهایی و بدون کمک ا