طبیعت در بسیاری ا ز راهبرد ها ی منتهی به خلا قیت معماری تأ ثیر می گذارد . طبیعت همیشه در همه جا حاضر و همچون ابزاری الهام بخش، حضور آن در استعاره ، تقلید ، تغییر پذیری فرم و نیز در مصالح آشکار است . انسان از آغاز خلقت با طبیعت درتماس بوده است و در دوران های مختلف از آن ترسیده، با او همراه بوده و گاهی هم دست دوستی با آن داده و گاه هم بر آن غلبه کرده است. همان گونه که بر اساس نظر ابن سینا انسان بین عالم محسوسات و مجردات قرار گرفته ،با حواس خارجی، او جلوه ای عالم خارج را درک می کند و بالاخره از محسوسات نیز گذشته و به مرحله تعقل و استدلال می رسد. زندگی بشر از آغاز خلقت تحت تاثیر دو عامل مهم شب و روز بوده است. انسان با مشاهده علامت شب (تاریکی) به سر پناه خود روی میآورد و با آشکار شدن صبح و روشنایی به سوی تلاش و فعالیت میشتابد. خدای متعال از دو عامل فوق به عنوان نعمتی بزرگ یاد میکند و در کنار سایر نعمت هایش میفرماید:"و جعلنا اللیل لباسا و جعلنا النهار معاشا" (یعنی شب را برای شما پوششی قرار دادیم و روز را برای معاش شما قرار دادیم). این عملکرد فطری در انسان بیانگر این است که انسان ناخودآگاه تحت تاثیر طبیعت قرار میگیرد . انسان در طول تکامل زتدگی خویش، فعالیت های مختلفی را برای رفع نیازهای روز افزون نو شونده اش آغاز کرد که همه آن ها مستلزم تغییر در محیط بود. محیط زیست برای موجودات زنده حاصل مجموعه ای از تعادل هاست که بر هم خوردن هر کدام از تعادل ها ، ضمانت دوام زندگی را تضعیف می کند. "محیط زیست" به مفهوم فضایی در نظر گرفته می شودکه طبیعت زنده و غیرزنده، انسان ، فرهنگ و شرایط اجتماعی و تاثیرات متقابل آنها را در بر می گیرد. تحولات عصر صنعت اگر چه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده ولی متاسفانه رابطه انسان را با محیط بریده است ، این در حالی است که مشکلات محیط زیستی می تواند مسائل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای مردم جامعه ایجاد کنند. نگرانی از ادامه روند موجود منجر به آن شد که الگوهایی از توسعه دنبال شود که آسیب های کمتری به محیط وارد کرده و قابلیت تداوم و استمرار داشته باشد . لذا می باید در پی ایجاد شرایطی در جهت هماهنگی با محیط زیست و به وجود آوردن محیط زیستی پایدار بود . از این رو مباحثی همچون سازگاری با محیط زیست و پایداری مصنوعات و فعالیت های انسان در راس برنامه های توس