رشد فزاینده جمعیت در سال های اخیر و به تبع آن افزایش و تغییر الگوهای مصرف، فشار بر محیط طبیعی و منابع و خدمات محدود آن را افزایش داده است، و موجب شده تا مطالبات انسان ها در کره زمین بیش از مقتضیات طبیعی آن باشد. با افزایش تقاضا، میزان استفاده از منابع، از توان تولید منابع (عرضه) پیشی می گیرد و با افزایش شهرنشینی ناشی از افزایش جمعیت، تعادل برهم خورده و بشریت دچار کمبود منابع اکولوژیکی شده و اکوسیستم های شهری پایدار، به سمت ناپایداری پیش می روند. لذا این موضوع برنامه ریزان، تصمیم گیرندگان و متخصصین را واداشته است تا به دنبال یافتن شاخصهایی باشند که بتوان با استفاده از آنها، ظرفیت جوامع شهری را به منظور سوق دادن آنها به سمت پایداری، موردبررسی قرار دهند. شاخص ردپای اکولوژیکی در زمینهی ارزیابی جوامع شهری به عنوان روشی برای اندازه-گیری سطوح پایداری مورد توجه بسیاری است. لذا در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از شاخص ردپای اکولوژیکی و ظرفیت زیستی اکوسیستم شهری، نهاوند در سال 1393 مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به این که گسترش شهرنشینی همگام با رشد و توسعه کالبدی شهرها نبوده، منجر به ساخت وسازهای بدون برنامه ریزی، گسترش مهارنشدنی شهرها و تغییرات فراوانی در ساختار فضایی شهرها گردیده و شهرها را با مسائل و مشکلات خاصی روبرو کرده است، بدین منظور در ادامه الگوی رشد وتوسعه فیزیکی شهر با استفاده از دو مدل آنتروپی شانون و هلدرن مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان داد که ردپای اکولوژیکی در بخش مصرف شامل بخش های مسکن، حملونقل، خدمات، کالا و غذا، 54/55565 هکتار جهانی، و سرانه آن برابر با 73/0 هکتار جهانی است که از سرانهی ردپای ملی (7/2 هکتار جهانی) کمتر میباشد. سرانه ظرفیت زیستی شهر 4/1 هکتار جهانی بدست آمده است. ردپای اکولوژیکی در بخش تولید 12/438523 هکتار-جهانی، و سرانه آن برابر با 4/2 هکتار جهانی است. نتایج مدل آنتروپی شانون حاکی از این است که نزدیک بودن مقدار آنتروپی (06/1)، به حداکثر مقدار آنتروپی (09/1)، نشانگر رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی شهر میباشد0 هم چنین نتایج مدل هلدرن نشان می دهد که در حدود 51 درصد از گسترش شهر با رشد جمعیت هماهنگ و 49 درصد گسترش فیزیکی، ناشی از رشد بیقواره و ناموزون شهر بوده است. می توان نتیجه گرفت که شهر نهاوند در بخش مصرف ، دارای مازاد اکولوژیکی ب