مهمترین جاذبه توسعه پایدار در جامعنگری آن است. اگرچه مشکلات خاص و گسترده باعث شده توجه و تأکید کشورهای جهان سوم بیشتر بر حصول توسعه باشد تا پایداری آن، اما باید توجه داشت حذف شکاف کنونی میان دو دنیای توسعه یافته و درحال توسعه بدون پایداری فرایند توسعه امکانپذیر نیست. پایداری ریشه خود را در میان پایداری اکولوژیکی داشته است، از سوی دیگر، توسعه پایدار حل چالش بین ابعاد اقتصادی و طبیعی است. در فرآیند توسعه پایدار، نقش پایداری اجتماعی در تحقق اهداف توسعه پایدار بسیار پر اهمیت بوده و در بسیاری از مواقع عوامل کالبدی نیز به شیوههای مختلف متأثر میشوند. بنابراین باید گفت پایداری زمانی فراهم میشود که مجموعهای از پایداری اجتماعی با هدف عدالت اجتماعی، پایداری اقتصادی با هدف بقای اقتصادی و پایداری محیطزیستی با هدف تعادل اکولوژیک به وجود میآید. نگرش توسعه پایدار بر این اندیشه است که فنآوری نمیتواند هرگونه کاهش منابعطبیعی را جبران سازد و سرمایه طبیعی مکمل سرمایه انسان ساخت است. با توجه به اهمیت موضوع اندازهگیری یا برآورد میزان پایداری یا حتی قرار گرفتن در مسیر دستیابی به آن منظور هدفگذاری و تصمیمگیری در فرآیند برنامهریزی و مدیریت، تعیین مجموعهای از شاخصها ضروری به نظر میرسد. انتخاب ترکیب مناسب از شاخصها و همچنین شناسایی شاخصهای کلیدی، هشدار دهنده و هماهنگ میتواند پایداری را تضمین نموده و مسیر حرکت را اصلاح نمایند. شاخصهای پایداری خصوصاً زمانیکه بهصورت ترکیبی استفاده میشوند، ابزارهای ارزشمندی برای ارزیابی عملکرد کشورها و مقایسه آنها در زمینه توسعه پایدار قلمداد میشوند. در همین راستا، در پژوهش حاضر علاوه بر ذکر شاخصهای منفرد، برخی از این شاخصهای ترکیبی از جمله شاخصهای جای پای بومشناختی، شاخص پایداری محیطزیست، شاخص عملکرد محیطزیست، شاخص مازاد تولید طبیعی، شاخص پسانداز خالص، شاخص آسیبپذیری محیطزیست، شاخص توسعه انسانی، تولید ناخالص داخلی و نیز مدلی با عنوان چارچوب فشار، وضعیت موجود، واکنش معرفی میشود.