بحران انرژی، تغییرات آبوهوایی و آلودگیهای محیطی به خصوص آلودگی هوا در شهرهای ماشینی، باعث تغییر دیدگاه شهروندان، ذینفعان و تصمیمگیرندگان سیاستهای شهری شده است (رهنما و عباسزاده، 1385؛ 2010, Batty; 2009, Hulme & Neill’O (و امروزه این تفکر در توسعه شهری مطرح شده است که شهرها باید هر اندازه که امکان دارد با محیطزیست طبیعی سازگار باشند و در حفظ تعادل چرخه طبیعی حیات عمل کنند. به عبارتی دیگر، شهرها باید به سوی پایداری گام بردارند (سجادی و همکاران، 1390 .(در واقع، شهرها باید به گونهای طراحی شود که ضمن بهبود وضعیت اقتصادی، فرهنگی و ایجاد رفاه همگانی همراه با عدالت اجتماعی، از آثار مخرب محیطزیستی و اکولوژیکی به دور باشند Flint( (2012, Raco .& در چنین شهری، زندگی برای شهروندان آرامشبخش بوده و کیفیت خوب زندگی، سلامت جسمی و روانی انسان، افزایش ایمنی و روابط متقابل اجتماعی میان شهروندان، آموزش، عدالت اجتماعی، دسترسی به امکانات رفاهی و اقتصاد بسیار کارآمد و ... از مزایای زندگی در آن میباشد .(Hutchins & Sutherland, 2008; Chan & Lee, 2008; Enyedi, 2002) از جمله نکات کلیدی که در راستای دستیابی به این اهداف در شهرهای پایدار باید به آن توجه شود، «ایجاد و حفظ تعادل میان محیط طبیعی و محیط انسانساخت» است. تا پیش از انقلاب صنعتی، تعادل میان انسان و طبیعت، همواره پابرجا بود