در اوایل قرن بیستم امید به زندگی درجهان، 48 سال بود و فقط 4 درصد از مردم، بالای 60 سال سن داشتند(کلدی و همکاران، 2005). در صورتی که در اواخر قرن بیستم، این شاخص به 65 سال افزایش یافت و براساس برآورد و اعلام سازمان بهداشت جهانی، پیش بینی می شود که تا سال 2020 امید به زندگی به 77 سال برسد و 20 از کل جمعیت جهان ر ا جمعیت افراد بالای 65 سال تشکیل دهد(خزایی، 2002). که از این میزان، 70 درصد در کشورهای در حال توسعه زندگی خواهند کرد. در ایران نیز مانند سایر کشورها تعداد سالمندان به سرعت درحال افزایش است. بر اساس آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، تعداد سالمندان حدود 3/6 میلیون نفر ذکر شده که از نسبت 6/6 درصد در سال 1375 به 2/8 درصد کل جمعیت رسیده است. این رقم تا سال 1400 به بیش از 10 درصد خواهد رسید(آمار نفوس و مسکن، 2011). لذا نگاهی به آمار این قشر از جامعه توجه به نحوه زندگی آنها را ضروری تر می سازد. هم اکنون 27/7 درصد از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می دهند و به گزارش مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، جمعیت سالمندان ایران تاسال 2050به تعداد 26 میلیون و 393 هزارنفر خواهد رسید که در آن زمان، سالمندان 26 درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل خواهند داد (زارعی و قربانی، 1386). در ایران نیز بررسیها و شاخص های آماری حاکی از رشد پر شتاب سالخوردگی جمعیت است: بطوریکه پیش بینی می شود در سال 1410 شمسی در کشور ما انفجاری در جمعیت سالمندی رخ خواهد داد و 25 تا 30 درصد جمعیت در سنین بالای 50 سال قرار خواهند گرفت(جغتایی و همکاران، 2006). پدیده افزایش جمعیت سالمندان یکی از مهم ترین چالش های اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی قرن 21 به شمار می رود(دوگورنی، 2009). این چالش برای کشورهای در حال توسعه که بیشتر جمعیت سالمندان در آن کشورها زندگی خواهند کرد جدی تر است(حاجی جعفری، 2007). بهبود تغذیه و خدمات بهداشتی از مهمترین دلایل افزایش امید به زندگی است: اما این نیز واقعیتی است که با افزایش امید به زندگی، فرد ناگزیر است تا فرا رسیدن زمان مرگ، سالهای بسیاری را با بیماری دست و پنجه نرم کند، مگر آن که پیش بینی های لازم در زمینه پیشگیری از اختلالات شایع دوره سالمندی به عمل آمده باشد. هدف برنامه های ارتقاء سلامت، صرفا افزایش سنوات عمر نیست. به عبارت دیگر، برنامه های ارتقاء سلامت تنها به افزایش کمیت زندگی (تعداد