در محیط های دانشگاهی، ارتباط میان استاد و دانشجو در راستای دستیابی به اهداف آموزشی، پژوهشی و ارتقاء کیفیت یادگیری امری اجتناب ناپذیر است. بر این اساس، عدم تعریف و رعایت حدومرزها در این ارتباط میتواند منتج به حرکت استاد و دانشجو در خارج از چارچوبهای اخلاقی گردد، لذا شناسایی مرزهای حرفه ای در برقراری ارتباط و تعامل بین دانشجو و استاد می تواند نقش مهمی در ایجاد ارتباط مؤثر در بستر دانشگاهی ایفا کند. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مرزهای حرفه ای در روابط بین استاد و دانشجو ازنقطه نظر دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه ملایر بود. روش پژوهش حاضر، پیمایش کیفی از نوع استقرایی بود. براین اساس با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع حداکثر تغییرات تعداد 36 (دانشجو و هیئتعلمی) دانشگاه ملایر بهعنوان مشارکتکننده در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده برای گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با توجه به دسترسی محدود به برخی از اساتید و دانشجویان مصاحبهها به دو صورت تلفنی و حضوری در مدت چهار ماه جمعآوری گردید. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل محتوای استقرایی و جهت بررسی اعتبار یافته ها از سه راهبرد بازبینی توسط مشارکت کنندگان در پژوهش، بهمتنیدگی و بازتابپذیری استفاده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها نشان داد که از دیدگاه دانشجویان و اعضای هیئت علمی شرکت کننده در پژوهش، مرزهای حرفهای در روابط استاد و دانشجو در سه مقوله اصلی و هشت مقوله فرعی شامل: مرزهای عاطفی (داشتن چارچوب در عواطف و احساسات، داشتن حریم فیزیکی در روابط)، مرزهای اجتماعی (مدیریت روابط اجتماعی، داشتن چارچوب در فرایند مشاوره، داشتن چارچوب در استفاده از فضای مجازی) و مرزهای قدرت و اختیار (استفاده از قدرت و اختیار در چارچوب قوانین، استفاده درست از قدرت و اختیار در تشویق و تنبیه، استفاده منصفانه از قدرت و اختیار در ارزیابی عملکرد دانشجو) طبقهبندی شدند. درمجموع بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که چارچوب بندی مرزهای حرفه ای در روابط میان استاد و دانشجو نه تنها می تواند به پویایی محیط آموزشی کمک کند، بلکه همان طور که در پژوهش های پیشین نیز اشاره شده است، می تواند بر بهبود عملکرد دانشجو و فرایند یاددهی-یادگیری نیز مؤثر واقع شود.