در این پروژه، یک مطالعه تئوری بر روی کمپلکس های فلزی نیمه ساندویچی با فرمول [(η6-arene)M(CO)3] (arene= B, TMB, HMB, TFB, HFB; M= Cr, Mo, W)، در سطوح تئوری BP86/def2-TZVP و M06L/def2-TZVP انجام شده است. ابتدا انواع صورت بندی های پوشیده و نپوشیده این ترکیبات بهینه سازی شدند و پایدارترین آن ها برای هر کمپلکس مشخص شد. نتایج نشان دادند که ساختارهای پایدارتر در توافق با ساختارهای مشاهده شده تجربی هستند. انواع انرژی های برهمکنش بین قطعات در همه کمپلکس های پایدارتر محاسبه شدند. نتایج نشان داد که وجود و افزایش تعداد اتم های الکترونگاتیو و الکترون کشنده فلوئور روی حلقه موجب کاهش انرژی برهمکنش کل و وجود و افزایش تعداد گروه های الکترون دهنده متیل روی حلقه موجب افزایش آن می شود. نتایج محاسبه برخی از پارامترهای ساختار الکترونی با استفاده از آنالیز اوربیتال-های پیوندی طبیعی نشان داد که بار روی فلز در همه کمپلکس ها منفی است و انتقال بار از آرن ها و گروه های کربونیل به فلز نیز از کمپلکس های کروم به تنگستن کاهش پیدا می کند. محاسبه ی فرکانس های ارتعاشی کششی CO و تلفیق این اطلاعات با اطلاعات مربوط به طول و مرتبه های پیوند، وجود پیوند پای برگشتی از فلز به کربونیل ها و همچنین اثر گروه های متصل به آرن بر روی این پیوندها را به خوبی نشان داد. محاسبات تئوری تابعی چگالی وابسته به زمان نوار جذبی اصلی مشاهده شده برای همه کمپلکس های [(η6-B)M(CO)3] را در محدوده nm 400-200 نشان داد که در توافق کامل با موارد مشاهده شده تجربی موجود بود. بررسی مقادیر λmax محاسبه شده در هر سری از کمپلکس ها نشان داد که تغییر گروه های آرن از HFB به سمت HMB منجر به جابه جایی قرمز و افزایش طول موج شده است. در پایان، نتایج آنالیز و محاسبات EDA-NOCV در سطح تئوری BP86-D3/TZ2P بر روی تمام کمپلکس ها نشان داد که سهم اوربیتالی ماهیت پیوند بین قطعه M(CO)3 و آرن در همه کمپلکس ها بیش تر از سهم الکترواستاتیک می-باشد.