هدف از این پروژه مطالعه ی اثر هیدروژن سولفید بر روی پارامترهای الکتریکی و ساختاری حالت خالص و جایگزین شده با اتم آلومینیوم، فسفر و آلومینیوم-فسفر بر روی نانو لوله بور نیترید است. برای این منظور ما مدل های آرمچیر (4,4) و زیگزاگ (0,8) را در نظر گرفتیم و تمام ساختارهای نانو را قبل و بعد از جذب H2S با استفاده از B3LYP و 6-31G(d) و نظریه DFT و نرم افزار گوسین (0,9) بهینه کردیم. تمام پارامترهای کوانتومی، NBO، NMR، و HOMO-LUMO از ساختارهای بهینه شده محاسبه شد. 1- پارامترهای فضایی نشان می دهد که طول پیوند در نزدیک ناحیه تزریق شده افزایش قابل توجهی نسبت به حالت واقعی دارد در حالیکه زاویه پیوند کاهش یافته است زیرا شعاع آلومینیوم و فسفر از بور و نیتروژن بزرگ تر است. 2- پارامترهای NMR موقعیت های B و N به مکان جایگزینی Al و P بستگی دارد و مقادیر CSI موقعیت B از موقعیت P کمتر است که به علت کوچک تر بودن الکترونگاتیویته ی اتم بور می باشد. بررسی نتایج NMR نشان داد که مقادیر CSI برای جذب H2S در مدل های C-I و H-I به طور قابل ملاحظه ای تغییر می کند که مربوط به جهت یابی و موقعیت H 2S جذب شده می باشد. 3- نتایج پارامترهای کوانتومی نشان داد که انرژی گاف بین هومو و لومو در مدل آلومینیوم جایگزین شده کمتر از مدل های خالص است، از طرف دیگر انرژی گاف در مدل C-I و H-I از سایر مدل های جذبی کوچک تر است. 4- پارامتر سختی تمام مدل ها از مقدار واقعی کاهش یافته است، به همین علت فعالیت نانو لوله بیشتر شده است. 5- نتایج انرژی جذب نشان می دهد، با جایگزینی آلومینیوم و فسفر جذب گاز H2S بر روی تمام مدل ها مناسب تر از مدل خالص است. جالب توجه است که بدانیم جایگزینی اتم فسفر باعث می شود جذب H2S قویتر از سایر مدل ها گردد، از طرف دیگر در این مدل گاز H2S به اتم های S و H تفکیک می شود. 6- مقایسه ی پارامترهای الکتریکی و NBO ثابت کرد که نانو لوله بور نیترید خالص و جایگزین شده با آلومینیوم و فسفر یک کاندیدای مناسب برای شناسایی و جذب گاز H2S می باشد.