هدف اصلی این پروژه بررسی تاثیرات اتم های اسکاندیوم، تیتانیوم، وانادیوم و کروم برای تعامل نانو خوشه بور فسفید با مولکول دارویی پیرازین آمید می باشد. برای همین منظور مدل های مختلف جذب را در نظر گرفته ایم و سپس مدل های مورد نظر براساس نظریه ی کاربردی چگالی تراکم (DFT) و مجموعه پایه B3LYP/LANL2dz وبا استفاده از نرم افزار گوسین بهینه شده اند. پس از بهینه کردن ساختارها پارامترهای هندسی، NBO، اتم در مولکول(AIM)، ترمودینامیکی، پارامترهای کوانتومی، کاهش گرادیان چگالی(RDG) و پارامترهای اثر حلال محاسبه گردید. نتایج محاسبات به صورت زیر می باشد: 1- پارامترهای هندسی طول و زاویه پیوند بعد از جایگزینی ترکیبات فلزی به طور معنی دار به ترتیب افزایش و کاهش یافته-اند. 2- نتایج پارامترهای کوانتومی نشان می دهد که گاف انرژی Pyr/B12P12 کاهش یافته و بنابراین رسانایی و واکنش-پذیری سیستم افزایش می یابد. طبق این نتایج این نانوخوشه می تواند به عنوان یک حسگر خوب برای دارو در بدن مورد استفاده قرار گیرد. 3- انرژی جذب، تغییر شکل، پارامترهای ترمودینامیکی مانند آنتالپی، آنتروپی و انرژی آزاد گیبس در برهم کنش Pyr/B12P12 منفی است. این نتیجه نشان می دهد جذب پیرازین آمید بر روی نانوکلاستر از لحاظ ترمودینامیکی مطلوب است. پس از فرایند جذب ساختارهای نانوکلاستر و دارو نسبت به حالت اولیه به طور معنی داری تغییر می کنند. 4- نتایج محاسبه شده در فاز حلال نشان می دهد که فرایند جذب در فاز گازی مناسب تر از حلال های آبی و اتانول است. همچنین مقایسه در فاز حلال نشان می دهد که فاز آبی نسبت به اتانول مطلوب تر است و این برای تحویل دارو در بدن انسان بسیار مهم است. 5- بازبینی نتایج NBO, DRG, AIM نشان می دهد که ماهیت پیوند بین PRY…B12P12 کولانسی متوسط می-باشد. 6- نتایج کامل این مطالعه نشان می دهد که نانوکلاستر B12P12 خالص و جایگزین شده یک گزینه خوب برای ساخت سنسور و جاذب داروی پیرازین آمید است.