1404/03/16

محمد شریف طاهرپور

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی
نشانی:
تلفن: 09361919138

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی رویکردهای مختلف نسبت به تربیت شهروند زیست محیطی
نوع پژوهش
سخنرانی
کلیدواژه‌ها
تربیت زیست محیطی، رویکرد انسان محوری، جانور محوری، حیات محوری، اکوفمینیسم و اکولوژی ژرف
سال 1400
پژوهشگران محمد شریف طاهرپور

چکیده

هدف این تحقیق بررسی رویکردهای مختلف نسبت به تربیت شهروند زیست محیطی است که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده. در ارتباط با تربیت شهروند زیست محیطی رویکردهای مختلفی وجود دارند که بعضی از این رویکردها عبارتند از: رویکرد انسان محوری، رویکرد جانور محوری، رویکرد حیات محوری، رویکرد اکوفمینیسم و رویکرد اکولوژی ژرف. هر کدام از این رویکردها با توجه به مفروضات فلسفی خود نتایج متفاوتی به بار آورده اند. به عنوان مثال رویکرد انسان گرایی با نظر به سه اصل محوری آن (1- انسان محور و مبنای ارزشگذاری در جهان هستی است. 2- انسان آزاد است که هرآنچه دوست دارد انجام دهد به شرط آن که به دیگران و خود آسیب وارد نسازد. 3- تنها اشیاء مورد استفاده انسان ها دارای ارزش هستند و در تصمیم گیری راجع به امور خوب و نیکو به حساب آورده می شوند. به این ترتیب، در رویکرد انسان محوری، طبیعت دارای ارزشی ذاتی نیست، بلکه ارزشی ابزاری دارد و فقط انسان ها به اعتبار وجود خویش دارای ارزش هستند و غایت و گل سرسبد هستی می باشند). این سه اصل باعث بروز نگرش های برتری جویانه و استثمارگرایانه نسبت به طبیعت می شود و انسان را دچار نقصان اخلاقی، خودپرستی می کند که جز خود، هیچ چیز و هیچ کس را نمی بیند. در بعد اقتصادی نیز، این رویکرد با توجه به فراهم کردن زمینه های رقابت اقتصادی، دامن زدن به مصرف گرایی و عدم توجه به ارزش های اخلاقی همچون قناعت و صرفه جویی بر بهره برداری هرچه بیشتر از طبیعت تأکید می کند. موجب خودپرستی، سوداگرایی، تبدیل شدن توسعه اقتصادی به عنوان یگانه هدف و باعث آلودگی هوا و کمبود منابع در سطح جهانی می شود .بر اساس این رویکرد در تعامل با طبیعت، نیازها و خواسته های انسان مهم است نه طبیعت. بین انسان و طبیعت بریدگی تند و تیزی وجود دارد و انسان به واسطه برخورداری از نیروی عقل، خود را جدا از طبیعت می داند. طبیعت ارزشی ابزاری پیدا کرده و از ارزش ذاتی برخوردار نخواهد بود تا از آسیب رساندن به آن پرهیز شود. همچنین، بین انسان و طبیعت ارتباط و هبستگی وجود ندارد، انسان به واسطه نیروی عقل، خودآگاهی، خودکنترلی و توانایی برقراری ارتباط، خود را جدا از طبیعت می داند، به همین دلیل دنبال استیلا بر طبیعت است. در دیدگاه انسان محوری با توجه به این که حیوانات و گیاهان از عنصر عقل، شعور و اراده برخوردار نیستند، بنابراین از حقوقی هم برخورد