در طراحی فضاهای خوابگاهی اجتماع پذیر عوامل کالبدی، کارکردی و ویژگی های اجتماعی- روانی کاربران فضا نقش دارند. پژوهش حاضر با تمرکز بر اصلاح کالبد از طریق نحو فضا و ارتقاء عوامل کالبدی و بهبود فاکتورهایی نظیر راه یابی، جهت گیری، دید مورد نیاز کاربر و خوانایی فضا، درصدد ارائه راهکارهایی به منظور ایجاد سکونتگاه های دانشجویی اجتماع پذیرتر می باشد. به همین منظور دو مورد از خوابگاه های دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار که از چیدمان خطی و حیاط مرکزی برخوردارند، با فرض بر این که پیکره بندی کالبدی- فضایی مناسب خوابگاه دانشجویی نقش به سزایی در ارتقاء اجتماع پذیری این اماکن دارد، مورد کنکاش قرار گرفتند. با استناد به پیشینه تجربی موجود، پیکره بندی فضایی از طریق سه شاخص اتصال، هم پیوندی،عمق فضا و شاخص ترکیبی خوانایی در قالب سه رویکرد محوری، محدب و میدان دید مورد سنجش قرار گرفت، به علاوه رویکرد عامل اساس در روش چیدمان فضا به عنوان رویکردی کمکی به منظور جامعیت بیشتر به نتایج پژوهش به کار رفت. شاخص های نام برده، در راستای نظریه حرکت طبیعی، روش چیدمان فضا (تحلیل روابط بین فضاها) را به الگوهای رفتاری و اجتماعی کاربران ربط می دهد که نشان از فصل مشترک هر دو مقوله اجتماع پذیری و پیکره بندی فضایی می باشد، همان طور که در پیشینه تجربی موجود نیز از این روش و نظریه به منظور پیش بینی و تحلیل رفتارهای اجتماعی کاربران بهره گرفته شده است. در واقع رویکرد پژوهش حاضر، شناسایی کم هزینه ترین اقدامات کالبدی- فضایی مؤثر بر اجتماع پذیری در خوابگاه های دانشجویی، پیش از هر اقدام عملی و سرمایه گذاری می باشد.