بیماریهای گیاهی تهدیدی جدی برای تولیدات کشاورزی در ایران محسوب میشوند، کشوری که به شدت به سلامت محصولات کشاورزی خود برای امنیت غذایی و ثبات اقتصادی وابسته است. تشخیص زودهنگام و دقیق بیماریهای گیاهی برای کاهش خسارات محصولات و تضمین روشهای کشاورزی پایدار بسیار حیاتی است. روشهای سنتی تشخیص بیماریهای گیاهی اغلب به بازرسیهای فردی و دانش متخصصان متکی هستند که میتوانند زمانبر، ذهنی و مستعد خطا باشند. در ایران، سیستمهای تشخیص بیماریهای گیاهی مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند با بهبود تشخیص زودهنگام، بهینهسازی استفاده از آفتکشها و کاهش تأثیرات محیطزیستی از طریق درمانهای هدفمند، نقش مهمی ایفا کنند. با این حال، پذیرش هوش مصنوعی در این حوزه با چالشهایی مانند کمبود دادهها، نیاز به زیرساختهای تخصصی و دسترسی محدود به تخصص فنی مواجه است. برای رفع این محدودیتها، استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی در حال گسترش است، زیرا این فناوریها توانایی شناسایی سریع و دقیق بیماریهای گیاهی را از طریق تکنیکهای تصویربرداری محاسباتی دارند. فناوریهای یادگیری عمیق (DL)، یادگیری ماشین (ML) و بینایی کامپیوتری با موفقیت برای تشخیص بیماریها در برگهای گیاهان به کار گرفته شدهاند، جایی که علائم قابل مشاهده مانند لکهها و تغییر رنگ اغلب اولین بار ظاهر میشوند. با استفاده از مجموعههای بزرگ دادههای تصویری گیاهان، مدلهای هوش مصنوعی میتوانند بیماریهای مراحل اولیه را که اغلب با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیستند، شناسایی کنند و به کشاورزان اجازه دهند قبل از وقوع خسارات جدی، اقدامات پیشگیرانه انجام دهند. علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند پیشرفت بیماری را پیشبینی کند و بینشهای ارزشمندی در مورد زمان و نوع مداخله مورد نیاز ارائه دهد، که به بهینهسازی استفاده از آفتکشها و کودها کمک کرده و در نهایت منجر به روشهای کشاورزی پایدارتر میشود. با این حال، کاربرد هوش مصنوعی در تشخیص بیماریهای گیاهی با چالشهایی مانند نیاز به مجموعههای داده با کیفیت و برچسبگذاری شده برای آموزش مدلهای یادگیری ماشین و نیاز به سیستمهای مقیاسپذیر که در شرایط مختلف کشاورزی مقاوم باشند، مواجه است. علاوه بر این، تنوع علائم بیماری در گونههای مختلف گیاهی و شرایط محیطی میتواند توسعه ابزارهای تشخیصی جهانی را پیچیده کند. در نهایت، با سرمایهگذاری مناسب در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی، جمعآوری دادهها و ایجاد ظرفیتها، هوش مصنوعی میتواند به طور قابل توجهی مدیریت بیماریهای گیاهی در ایران را بهبود بخشد و منجر به روشهای کشاورزی پایدارتر شود