این طرح پژوهشی در قالب دو آزمایش مجزا که در آنها تیمارهای تغذیه ای مشترک بود انجام شد. در هر دو آزمایش اثر کاربرد اول فصل کلسیم سولفات (0، 1 و 2%) در ترکیب با سولفات روی (0، 5/0 و 1%) در یک تاکستان تجاری در ملایر اجرا شد. تاک ها یک هفته قبل از مرحله نوک پنبه ای شدن جوانه ها طی دو مرحله در 15 و 18 اسفند در سال های 1395 و 1396 محلول پاشی شدند. در آزمایش اول زمان شکوفایی تحمل به سرمای بهاره و شاخص های فیزیولوژیکی مرتبط با آن طی سه مرحله فنولوژیکی نوک پنبه ای، شکوفایی جوانه (نوک سبز) و سه برگی مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش دوم اثر کاربرد سولفات کلسیم و سولفات روی بر برخی شاخص-های کمّی و کیفی میوه اندازه گیری شد. بر اساس نتایج آزمایش اول کاربرد سولفات کلسیم و سولفات روی در سطوح متوسط به طور معنی داری باعث تاخیر در باز شدن جوانه ها تا 9 روز در مقایسه با تاک-های شاهد شد. در مرحله فنولوژیک نوک سبز ترکیب سولفات کلسیم 1% با سولفات روی 1% منجر به افزایش بیشترین تحمل به سرما (کمتریم میزان LT50) شد اگرچه از لحاظ ماری اختلاف معنی داری با میزان LT50 تاک های تیمار شده با سطوح متوسط هر دو کود نداشت. در این مرحله نوک سبز محتوای پرولین در همه تیمارهای تغذیه ای کاهش یافت با این حال تیمار ترکیبی با سطوح متوسط هر دو کود محتوای پرولین بیشتری در مقایسه با دیگر تیمارها داشت. در مرحله نوک سبز محتوای گلوکز در تاک های تیمار شده با سطح دوم هر دو کود بیشترین بود اگرچه اختلاف معنی داری با محتوای این قند در تیمار های سولفات کلسیم 1% در ترکیب با سولفات روی 1% نداشت. محتوای فروکتوز در تاک های تیمار شده با سطوح متوسط هر دو کود در مرحله نوک پنبه ای، نوک سبز و سه برگی به ترتیب 21، 21 و 27% بیشتر از تاک های شاهد بود. در تمامی مراحل فنولوژیکی تاک های تیمار شده با سولفات کلسیم 1% در ترکیب با سولفات روی 1% بیشترین محتوای پوتریسین را نشان دادند. در تاک های تیمار شده با سطح متوسط هر دو کود و تاک های تیمار شده با سطح 1% هر دو کود محتوای اسپرمین و اسپرمیدین بیش از دیگر تیمارها بود. در مرحله نوک سبز تاک های تیمار شده با سطح 1% هردو کود غلظت اسید ابسیزیک بیشتری در مقایسه با دیگر تاک ها داشت. الگوی تغییر جیبرلین جوانه ها طی هر سه مرحله فنولوژیکی برعکس اسید ابسیزیک بود و غالبا تاک های تیمار شده با سطح متوسط هر