با نگاه به مفاهیم اصلی توسعه پایدار، نیاز روزافزون به منابع غذائی در کنار مضراتِ محیطزیستیِ بکارگیری کودهای شیمیائی، لزوم تولید کودهای زیستی آنهم با بهرهگیری از ریزجلبکها به عنوان کارخانههای سلولی بیولوژیکی کارآمد را روشن میسازد. در این پژوهش با هدف ارتقاء بهرهوری جهت کشت تجاری یک کنسرسیوم جلبکی (که نقش موثر آن در رشد و نمو محصولات کشاورزی در پژوهش موازی اثبات شده) بهینهسازی محیطکشت BG11 با تکیه بر چهار ترکیب K2HPO4، NaCl ، CaCl2 و FeNH4Cit مد نظر قرار گرفت. از روش سطح پاسخ برای طراحی فاکتورها و تحلیل پاسخها استفاده شد و سنجشهای وزن خشک در روزهای 4، 8، 11 و 15 کشت همراه با محاسبه نرخ رشد مخصوص و میزان کلروفیل انجام شد. بیشترین میزان وزن خشک mg/L 1.15 در آزمایشی با کمترین میزان شوری به دست آمد در حالیکه سایر فاکتورها در مقادیر میانی بازه تغییرات خود قرار داشتند. اندرکنش شدید مواد مغذی و حساسیتِ نرخ رشد مخصوص نسبت به این اندرکنش مشهود بود. بیشترین میزان کلروفیل، در مقادیر میانی K2HPO4 در کنار کمترین مقدار سایر فاکتورها به دست آمد. بر اساس نتایج، بدلیل اثرگذاری شدید مواد بر روی یکدیگر و تعامل پیچیده بین عوامل محیطی و فیزیولوژی ارگانیسمهای فتوسنتزی، به نظر میرسد حفظ تعادل بین ترکیبات موثرتر از مصرف مقادیر بالاتر آنها باشد و با بهرهگیری از این تعادل میتوان با کاهش مصرف و افزایش بهرهوری، صرفهجویی اقتصادی مورد نظر در هزینه کشت را انجام داد .