بررسی حضور حکمت یونانی که در قالب آثار علمی و با نهضت ترجمه به دنیای اسلام پانهاد در اندیشه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی مسأله این جستار است. برای پاسخ این مسأله ناگزیر به بررسی آراء اخلاقی حکمای یونان به خصوص ارسطو میباشیم؛ اخلاق در ایران پس از اسلام و همچنین در جهان اسلام با فرهنگ و حکمت یونانی به خصوص آرای جالینوس، فرفوریوس، افلاطون و ارسطو در قالب نهضت ترجمه آثار یونانی به خصوص در مباحث مختلفی همچون ماهیت فعل اخلاقی، فضیلت و رذیلت، نظریه سعادت، ماهیت خیر و شر اخلاقی و ... به پیوند و تعامل نزدیک شد. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار خواجه نصیرالدین طوسی دریافتیم که این حضور در قالبهای مختلفی ظهور یافته است: الف)پذیرش کامل و بدون تغییر و همراه با جابجایی مانند تقسیمات علوم، تقسیم و تعدید قوای نفس؛ب) در برخی دیگر از مباحث به صورت تکمیل، تغییر و اضافه شدن مانند رابطه طبیعت انسانی و اخلاق، رابطه خوشبختی و لذت و سعادت، تبیین رابطه فضیلت و رذیلت، محبت و دوستی و نقش آن در قوام زندگی اجتماعی بشر؛ تدبیر منزل و سیاست مدن؛ ج) دسته سوم علوم و مسائلی که با حفظ نام و عنوان قدیمی خویش، محتوای آنها تغییر نموده و ماهیت جدیدی یافتهاند مانند غایت اخلاق.