هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل چندوجهی اسلامی دردرمان افسردگی ومقایسه آن با مدل درمانی شناختی بک است. دو مدل مذکور، از بهترین مدل های مؤثر در درمان افسردگی شناخته شده اند. این دو مدل برای دوازده نفر از مراجعان مرکز مشاوره که شرایط مساوی داشته و با مصاحبه تشخیصی براساس علائم DSM-IV افسرده شناخته شده بودند، به کار گرفته شد. چهار نفر با مدل بک و هشت نفر دیگر با مدل اسلامی درمان شدند . همه مراجعان مؤنث بودند. آزمودنی ها (هردوگروه) در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه های چهارم، هشتم و دوازدهم و پس از درمان و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از اتمام درمان) مقیاس افسردگی بک را تکمیل کردند. مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری نشان داد که هردو مدل مؤثر بودند، اما تفاو تهای عمده ای از کاربردهای این دومدل مشاهده گردید . مقایسه نمره های انفرادی و گروهی نشان داد که مدل چندوجهی اسلامی درکاهش علائم افسرده خویی بیش ازشناخت درمانی بک مؤثر بوده است. همچنین این مدل، برخلاف مدل شناختی بک که تنها به فرآیندهای شناختی مراجعان می پردازد، به جنبه های شخصیتی رفتاری و معنوی مراجعان نیز می پردازد. مدل اسلامی برخلاف مدل شناختی در درمان افرادی که گرایشات مذهبی دارند، بیشتر مؤثر واقع شد و در مورد افرادی که افسردگی معنایی یا وجودی دارند مفیدتر بود. در مدل چند وجهی اعتقادات مذهبی با مذهب مطابقت داده شده ولی در مدل شناختی، این افکار و اعتقادات کنار گذاشته می شود. این امور باعث تمایز چند وجهی در درمان افسردگی از روش بک گردیده است.