آلودگی آب و خاک به فلزات سنگین تهدیدی جدی برای محیط زیست و سلامت بشر است. حذف فلزات سنگین به روش جذب به دلیل نسبتا ساده، کم هزینه و موثر بودن روش، در سال های اخیر به طور عمده ای توجه زیادی را به خود جلب کرده است. هدف از این مطالعه بررسی جذب فلزات روی و مس توسط جاذب های آلی و خاک های تیمار شده در حضور آنیون ها و کاتیون ها می باشد. ابتدا تاثیر پارامترهای مختلف مانند وزن جاذب، پ هاش و زمان تماس بر شدت حذف دو فلز بررسی گردید. با توجه به نتایج به دست آمده از بهینه سازی، آزمایشات همدماهای جذب فلزهای روی و مس در حضور آب مقطر و 4 الکترولیت MgCl2، CaCl2، KCl و K2SO4 با غلظت ثابت 10 میلی مولار توسط جاذب های آلی کود دامی و ورمی کمپوست دامی انجام شد. معادله های لانگ مویر و فروندلیچ بر داده ها برازش داده شد و جذب هر دو فلز از محلول های آبی توسط هر دو جاذب، از معادله های لانگ مویر و فروندلیچ پیروی کرد، به طورکلی مدل لانگ مویر با 95/0 =R2 در مقایسه با مدل فروندلیچ 90/0 =R2 توصیف بهتری از داده های جذب داشت. میانگین حداکثر ظرفیت جذب (Qm) روی به ترتیب توسط کود دامی و ورمی کمپوست دامی 5/7083 و 1/6204 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. میانگین حداکثر ظرفیت جذب (Qm) مس به ترتیب توسط کود دامی و ورمی کمپوست دامی 3/29147 و 3/16358 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. آزمایشات همدماهای جذب در خاک شاهد و خاک های تیمار شده با جاذب ها بررسی شد، مدل لانگ مویر با 95/0 =R2 در مقایسه با مدل فروندلیچ 92/0 =R2 جذب فلز روی در خاک را بهتر توصیف کرد. مقدار پارامتر (Qm) فلز روی در خاک شاهد 1188 و در خاک های تیمارشده 2/3052 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. جذب فلز مس در خاک از معادله فروندلیچ با 97/0 =R2 پیروی کرد و مدل لانگ مویر بر داده های جذب مس برازش داده نشد. ضریب توزیع (kf) مس برای خاک شاهد 4/8352 و برای خاک های تیمارشده 3388 لیتر بر کیلوگرم به دست آمد و پارامتر n مدل فروندلیچ به-ترتیب برای خاک شاهد و تیمارشده 5/1 و 9/1 بود. به طور کلی کود دامی در مقایسه با ورمی کمپوست دامی از توانایی جذب بالاتری برخوردار بود، و مقدار جذب فلز مس در تمامی تیمارها بیشتر از فلز روی بود. همچنین مقدار جذب به ترتیب در حضور آب مقطر بیشتر از حضور آنیون ها، و در حضور آنیون ها بیشتر از حضور کاتیون -ها بود، و در بین آنیون ها، در حضور