استفاده درست و بهینه از اراضی نیازمند ارزیابی دقیق منابع بوم شناختی کشاورزی می باشد. ارزیابی توان اراضی جهت کشت محصولات مختلف اولین اولویت راهبردی جهت افزایش تولید و بهینه سازی مصرف منابع است. در این راستا، مجموعه ای از نقشه های تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشه ها باید با معیارهای پیچیده ترکیب و در نهایت یکپارچه سازی شوند. در این پژوهش با استفاده از دستورالعمل های ارزیابی تناسب اراضی توسط سازمان فائو و جداول نیازهای خاکی و اقلیمی ارائه شده برای هر محصول و بر اساس سه روش محدودیت ساده، محدودیت مبتنی بر تعداد و شدت محدودیت ها و روش پارامتریک، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به ارزیابی کیفی تناسب اراضی دشت شوشاب واقع در استان همدان پرداخته شد. محصول های مورد مطالعه در منطقه گندم آبی، چغندرقند، سیب زمینی و کلزا هستند. بر اساس نتایج ارزیابی اقلیم و زمین، درجه اقلیمی برای محصولات گندم آبی، چغندرقند، سیب زمینی و کلزا به ترتیب 4/99، 2/99، 7/78 و 5/78 بدست آمد. و بر اساس نتایج ارزیابی کیفی تناسب اراضی به روش محدودیت ساده برای محصول گندم آبی به ترتیب 5/12، 50، 25 و 5/12 درصد اراضی در کلاس S1، S2، S3 و N، برای محصول چغندرقند به ترتیب، 5/62، 5/12 و 25 درصد اراضی در کلاسS2 ، S3 و N، برای محصول سیب زمینی به ترتیب، 5/62 و 5/37، درصد اراضی در کلاس S3 وN و برای محصول کلزا به ترتیب، 5/12، 5/62 و 25 درصد اراضی در کلاس S2، S3 و N قرارگرفتند. نتایج روش پارامتریک (ریشه دوم) برای محصول گندم آبی به ترتیب 5/12، 75 و 5/12 درصد اراضی در کلاس S1، S3 و N، برای محصول چغندرقند به ترتیب، 5/12، 5/62 و 25 درصد اراضی در کلاسS2 ، S3 و N، برای محصول سیب زمینی به ترتیب، 50 و 50، درصد اراضی در کلاس S3 وN و برای محصول کلزا به ترتیب، 5/12، 5/12 و 75 درصد اراضی در کلاس S2، S3 و N قرارگرفتند. در نهایت نتایج مؤید کارایی بیشتر روش پارامتریک (ریشه دوم)، نسبت به روش محدودیت ساده است. با توجه به اسیدیته و قلیائیت بالای دشت شوشاب و شدت محدودیت موجود، کشت محصول های سیب زمینی و کلزا در دشت شوشاب توصیه نمی گردد. ارزیابی کیفی تناسب اراضی برای کشت آبی محصولات انتخاب شده در منطقه مورد مطالعه نشان داد که اولویت کشت محصولات به ترتیب برای گندم و چغندرقند بیش از سیب زمینی و کلزا می