پلنتینگا و آیت الله مصباح(ره) به عنوان دو حکیم خداباور مسیحی و مسلمان و البته با دو رویکرد متفاوت اما عقلی، به تحقیق درباره مسئله شرور پرداخته و پاسخ شبهه ناسازگاری وجود شرور طبیعی و اخلاقی با وجود خدای کامل مطلق را داده اند. پلنتینگا با ابتناء بر معرفت شناسی اصلاح شده، طرح جهان های ممکن و دفاع مبتنی بر اختیار، اثبات کرد که ادعای وجود تناقض بین مسئله منطقی شر و وجود خدا درست نیست. آیت الله مصباح، ضمن پذیرش راه حل های فلاسفه مسلمان، از جمله عدمی بودن شرور، نسبیت شرور، مجعول بالعرض بودن شرور، غلبه خیرات بر شرور، بر راهکار غایت انگاری یا همان کمال و سعادت محور بودن همه افعال انسان، تاکید خاصی کرده است. این دو متفکر، در اصل اعتقاد به خدای کامل مطلق(عالم، قادر و خیر محض) اشتراک نظر، و در روش و نوع مواجهه با نظریه عدل و حکمت الهی اختلاف نظر دارند. این تحقیق بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به شیوه گردآوری کتابخانه ای، صورت گرفته است.