شبکه های حسگر بی سیم از تعداد زیادی از گره های حسگر باقابلیت های حس کردن، ارتباط بی سیم و پردازش داده تشکیل شده است. این گره های حسگر به صورت مشارکتی وظایف حس کردن و جمع آوری داده در یک حوزه ی خاص را انجام می دهند. شبکه های حسگر بی سیم از موضوعات جدید و بسیار مهم در دانش روز پردازش و فناوری اطلاعات محسوب می شود که این شبکه ها گزینه ی مناسبی برای حالتی است که به محیط کنترل شده دسترسی وجود نداشته باشد. این شبکه ها مستقل و خودگردان بوده و بدون دخالت انسان کار می کنند. شبکه ی حسگرهای بی سیم کاربردهای متنوعی در میدان های جنگی، شناسایی محیط های آلوده، مانیتور کردن محیط زیست، بررسی و تحلیل وضعیت بناهای ساختمانی و درزمینه ی پزشکی، دارند. هر گره حسگر برای انجام وظایفش به یک منبع انرژی نیاز دارد، امروزه تأمین انرژی گره های یک شبکه ی حسگر بی سیم به یک مسئله ی جدی برای محققان این زمینه تبدیل شده است. یکی از روش هایی که برای تأمین انرژی حسگرهای شبکه از آن استفاده می شود، برداشت انرژی از منابع انرژی موجود در محیط است. در این تحقیق چهار روش برداشت انرژی از نور خورشید، ارتعاشات مکانیکی، مواد پیزوالکتریک و امواج فرکانس رادیویی بررسی و مقایسه شده اند. در ادامه نشان داده شد که با افزودن قابلیت برداشت انرژی به حسگرهای شبکه، میانگین نرخ خطا نسبت به حالتی که حسگرها برداشت انرژی ندارند، کاهش می یابد. سپس میزان کاهش میانگین نرخ خطا برای روش های مختلف برداشت انرژی با هم مقایسه شدند. هم چنین اثر افزایش تعداد آنتن های حسگرهای شبکه روی میانگین نرخ خطا بررسی شده اند. درنهایت نشان داده شده است که با افزودن قابلیت برداشت انرژی به حسگرهای شبکه و هم چنین افزایش تعداد آنتن های حسگرها، میانگین نرخ خطا کاهش می یابد.