آلکیل بنزن سولفانات خطی (LASS) به عنوان یکی از ترکیبات همیشگی در فاضلاب های شهری شناخته شده است. در این مطالعه به بهینه سازی روش استخراج آلکیل بنزن سولفانات های خطی (LASS)، بررسی حضور (LASS) ، ارزیابی ریسک اکولوژیک و سلامت آن در منابع آب سطحی استان همدان پرداخته شده است. پس از محلول سازی و آنالیز شیمیایی نمونه ها، اندازه گیری آلکیل بنزن سولفونات های خطی با روش کلاسیک استخراج مایع- مایع انجام شد و سپس از روش میکرواستخراج مایع-مایع به کمک ورتکس (VALLME) به عنوان یک روش جدید، ساده، اقتصادی و سازگار با محیط زیست، جهت اندازه گیری میزان (LASS) در نمونه های آبی استفاده شد. به منظور بررسی پارامترهای مختلف و موثر بر بهینه سازی روش استخراج فاکتورهایی مانند حجم نمونه، حجم حلال استخراجی، حجم متیلن بلو، pH محیط، زمان ورتکس، میزان نمک و زمان استراحت در سطوح مختلف و همچنین کاهش تعداد تیمارهای مورد استفاده طی دو مرحله بهینه سازی انجام شد، بهینه سازی اولیه در آزمایشگاه به صورت تجربی و بهینه سازی ثانویه با استفاده از مدل تاگوچی در نرم افزار Design Expert از طریق طراحی آزمایش انجام شد و نتایج سطوح بهینه از فاکتورهای مختلف با روش سطح- پاسخ (Response Surface Methodology) ارائه شد. پس از تعیین و اثبات تاثیر هر یک از عوامل موثر ذکر شده فوق، سطوح مختلف پیشنهادی از هر یک از پارامترها تعیین شد و نمونه برداری در فصل تابستان (نیمه اول ماه تیر) سال 1401 در طی سه روز و در ساعات مختلف شبانه روز (صبح تا شب) با یک بار نمونه برداری از 4 منبع آب سطحی رودخانه گنجنامه، رودخانه عباس آباد، رودخانه خاکو و سد کلان ملایر در10 ایستگاه با در نظرگرفتن فاصله، کاربری های اطراف و تعیین مراکز احتمالی ورود آلاینده از ستون آب انجام شد. پس از آماده سازی نمونه ها در آزمایشگاه، جذب (LASS) با استفاده از روش کلاسیک استخراج مایع- مایع و روش میکرواستخراج مایع- مایع به کمک ورتکس با دستگاه اسپکتروفتومتر (UV-VIS-NIR) در طول موج 650 نانومتر قرائت و با استفاده از منحنی کالیبراسیون و طول موج جذب شده، غلظت (LASS) محاسبه و مقایسه شد. مقدارهای به دست آمده برای LOD (003/0)، LOQ (00675/0)، RSD (8/5 % تا 4/0) و درصد بازیابی (7/103 تا 9/100) نشان دهنده کارآیی و مفید بودن روش پیشنهادی (VALLME) برای اندازه گیری (LASS) می باشد و این روش م