اغلب تاکستان های تجاری ایران در مناطقی قرار دارند که حداقل دمای زمستان در این مناطق معمولا به کمتر از حد تحمل انگور می رسد. در این شرایط تغییرات فیزیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی در بافت های گیاه ایجاد شده و خسارت شدیدی به تاکستان وارد و منجر به کاهش عملکرد می شود. در این تحقیق به منظور ارزیابی غلظت های مختلف آبسزیک اسید، سوربیتول و پوترسین در قالب آزمایش کرت خورد شده در زمان در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی در سه تکرار بر روی انگور بیدانه سفید در باغ انجام شد. پوترسین در سه غلظت0، 10 و 20 میلی مول ، سوربیتول در سه غلظت0، 1 و 2 درصد و آبسزیک اسید در سه غلظت0، 30 و 60 میکرو مولار در اواخر مهرماه محلول پاشی شد. نمونه های شاخه یکساله در اواخر اسفندماه و نیمه دوم فروردین ماه تهیه شد. صفات موردبررسی شامل؛ محتوای کربوهیدرات های محلول، پرولین، نشت یونی جوانه ها، مواد جامد محلول و همچنین صفات کمی طول خوشه، قطر خوشه، عرض خوشه، وزن خوشه، طول خوشه چه، قطر خوشه چه، عرض خوشه چه ، وزن خوشه چه، طول حبه، قطر حبه، عرض حبه، وزن حبه، تعداد حبه در خوشه، رنگ خوشه و عملکرد کشمش و انگور بودند. نتایج نشان داد میزان کربوهیدرات و پرولین جوانه ها در فروردین ماه نسبت به اسفند ماه به ترتیب افزایش 18% و 94% داشت. غلظت های متفاوت سوربیتول منجر به تغییرات اساسی در قطر حبه انگور شد. آبسزیک اسید 30 میکرومولار تا 10% طول خوشه چه را افزایش داد. همچنین تیمارهای پوترسین و سوربیتول با افزایش تعداد حبه در خوشه باعث افزایش عملکرد کشمش شدند. میانگین تحمل جوانه ها به سرمای نمونه های اسفند ماه به میزان 57 درصد موثرتر از فروردین ماه بود. به طور کلی می توان گفت که هورمون آبسزیک اسید بیشترین تاثیر را بر روی صفات وزن حبه، عرض حبه و محتوای آب فروردین ماه داشت و برای اصلاح این صفات می توان این تیمار هورمونی را به عنوان موثرترین تیمار در بین سه تیمار مورد مطالعه گزارش نمود. همچنین اگر هدف افزایش عرض و قطر خوشه و خوشه چه باشد، بهتر است از تیمار پوترسین استفاده گردد.