انعطاف پذیری در اصطلاحات، به مفهوم کاربرد صورت های مختلف واژگانی، واژی-نحوی و نحوی این ساخت ها در بافت های مختلف است؛ به طوری که مفهوم کلّی اصطلاحات تغییر نکند. هدف از این پژوهش توصیفی-تحلیلی، بررسی فرآیندهای انعطاف پذیری در اصطلاحات دارای نام اندام «دست»، در سطوح واژگانی، واژی-نحوی و نحوی است. بدین منظور، 427 مثال مربوط به کاربرد 160 اصطلاحِ دارای نام اندام «دست»، از فرهنگ فارسی عامیانه (1387) استخراج و در چارچوب نظریات مون (1998) و لانگ لاتز (2006) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که انعطاف پذیری واژگانی، به واسطه فرآیند اضافه سازی «اسم»، «صفت»، «قید»، «سور» و فرآیند جایگزینی «افعال» و «حروف اضافه» صورت می پذیرد؛ انعطاف پذیری واژی-نحوی با اضافه سازی «یای نکره» و «نشانه جمع -ها» همراه است و انعطاف پذیری نحوی، از رهگذر جابه جایی سازه ها در قالب «پسایندسازی»، «قلب نحوی» و «ساخت های سببی و ناگذرا»؛ «انعطاف پذیری نقشی»؛ جایگزینی «مفعول جان دار و مفعول بی جان» و اضافه سازی «متمّم های اختیاری» انجام می شود. همچنین، مشخص شد که اصطلاحات مورد بررسی به فرآیند «اضافه سازی» تمایل بیشتری دارند. در تبیین فرآیندهای انعطاف پذیری به این نتیجه رسیدیم که عواملی چون «معرفگی»، «ساخت اطلاعی»، «اقتصاد زبانی»، «خاص شدگی» و «بیان کمیّت» موجب انگیختگی اصطلاحات می شوند. از جهت کاربردی، یافته های این پژوهش می تواند مورد استفاده نویسندگان کتاب های آموزش اصطلاحات زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و مدرسان مربوطه قرار گیرد تا در حوزه آموزش اصطلاحات، با ارائه مثال های مناسب، توجّه لازم را به ویژگی های انعطاف پذیر اینگونه ساخت ها داشته باشند.