1404/06/28
ساسان ملکی

ساسان ملکی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
ترس در شاخه‌های شکسته اثر جمال میرصادقی: تحلیلی شناختی
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
زبان‌شناسی شناختی ترس استعارۀ مفهومی مجاز جمال میرصادقی
سال 1404
مجله مطالعات زبان فارسی
شناسه DOI
پژوهشگران ساسان ملکی ، غیاث الدین علیزاده

چکیده

هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بررسی سازوکارهای شناختی استعاره و مجاز در مفهوم­سازی احساس ترس در داستان کوتاه «شاخه‌های شکسته» اثر جمال میرصادقی (1354) است. برای این هدف، همۀ شواهد استعاری و مجازی بیانگر مفهوم ترس از اثر یادشده استخراج و در چارچوب نظریۀ استعاره‌های مفهومی بررسی شدند. یافته‌ها نشان داد که در شاخه‌های شکسته، از 12حوزۀ مبدأ استعاری (دیدن فرد غریبه، شی‌ء بُرنده، تاریکی، موجود فراطبیعی، شنیدن صدا، تنها ماندن، ماده درون ظرف، مرگ، دیدن سایه، خون، حریف و دیدن چهرۀ نامتعارف) و 16 واکنش بدنمند و رفتاری مجازبنیاد (بازماندن دهان، درخشندگی چشم­ها، ناتوانی در حرکت، شنیدن صدای تنفس، تکان­های جسمانی، ناتوانی در فکر کردن، گشاد شدن چشم­ها، غش کردن، عرق کردن کف دست، قرمزی چشم­ها، فرار، نگاه کردن به پشت سر، حفظ سکوت، خواندن دعا، مخفی شدن و رفتار حیوانی) برای صورت‌بندی مفهوم ترس استفاده شده است. نتیجۀ نهایی حاصل از بحث این است که استعاره­های مفهومی و به‌ویژه استعاره­های ساختاری برای بیان علت پیدایش ترس به­کار رفته­اند و واکنش­های بدنمند و رفتاری مجازبنیاد، بر بازنمایی تأثیر ترس بر شخصیت­ها تأکید داشته­اند تا دلهرۀ بیشتری عینی­سازی شود. نوآوری این پژوهش، تأکید بر جداسازی نقش استعاره­های مفهومی و مجاز در بازنمایی ترس است و از این نگاه، نتایج به­ دست­ آمده با سایر پژوهش­ها متفاوت است.