با تقسیم موجود به مجرد و مادی در فلسفه و بیان احکام هر یک از آن دو، در مواردی میان دیدگاه های فلسفی و ظاهر متون دینی تعارضاتی پدید می آید. اما هنگامی می توان نگاه متون دینی و فلسفه در حکم مجردات را متعارض دانست که اساساً تقسیم موجود به مجرد و مادی از منظر متون دینی مورد قبول باشد. برای اینکه به دیدگاه متون دینی در پذیرش تقسیم مزبور دست یابیم، سه موضع از آیات را می توانیم مورد بررسی قرار دهیم: مواردی که به بیان خلقت اولین مخلوق خداوند متعال پرداخته شده است؛ مواردی که به وجود و اوصاف ملائکه توجه شده است؛ مواردی که تقسیماتی از موجودات ارائه شده است. به نظر می رسد که از مجموع این موراد بتوان تقسیم موجودات به مجرد و مادی را از متون دینی به دست آورد. موضوع مورد پژوهش در تحقیق حاضر، اهمیت قابل توجهی در مباحث فلسفی و نقلی دارد و یافتن پاسخ مناسب به سوالات مطرح شده در این تحقیق، درباره ابعاد موضوع، می تواند راهگشای برخی از مسائل فلسفی و نقلی و دینی در حل پاره ای از چالشها میان آراء فلسفی و نظریات دینی باشد. در عین حال اما به نظر می رسد که تحقیقات انجام شده پیرامون موضوع پژوهش حاضر، از جامعیت کامل برخوردار نیستند و حوزه هایی از نقل (آیات و روایت) مورد غفلت واقع شده اند. لذا مناسب است تا به صورت جامع تر آیات و روایات را مورد بررسی قرار داد تا به پاسخ مناسب تری از موضع متون دینی نسبت به تقسیم مخلوقات و ممکنات به مجرد و مادّی دست یابیم. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع تحقیق و نیز کاستی و نقصانی که در پژوهشهای پیشین درباره موضوع تحقیق وجود دارد، ضرورت تحقیقی جامع درباره موضوع را روشن می سازد تا با بررسیِ آیات و روایت، پذیرش یا عدم پذیرش تقسیم مخلوقات به مجرد و مادی در متون دینی، به دست آید.
