نظریه رایج در فلسفه، عدم امکان حرکت در مجردات است. مسأله مورد تحقیق در این مقاله، بررسی دلالت ظاهر آیات قرآن بر امکان یا نفی حرکت در موجوداتی است که بر اساس تعریف و معیار فیلسوفان، میتوان آنها را مجرد دانست. براساس یافتههای تحقیق که با شیوه توصیفی – تحلیلی به دست آمده، ظهور آیات قرآن دراینباره متفاوت است؛ ظاهر برخی(صافات، 164 و بقره، 32 و فاطر، 35) دلالت بر ثَبات مجردات دارند؛ برخی نیز(حمد: 1 و بقره: 31و33) دلالت بر امکان حرکت در مجردات دارند. با توجه به بررسیهای صورت گرفته بر ظهور مجموع آیات، چنین به دست میآید که دستکم برخی مجردات (گونههایی از فرشتگان) دارای حرکتاند. زیرا برخی آیات دلالت بر پرورشدهندگی خداوند نسبت به تمام موجودات دارند. با توجه به تدرُّجی که در کسب وجود و کمالات در تربیتشونده هست، آیه شریفه بر وجود حرکت در تمام موجودات، از جمله مجرَّدات، دلالت دارد. همچنین برخی آیات بر افزایش علم گونههایی از ملائکه و یا وقوع اشتباه و تنزُّل مرتبه و سپس توبه توسط ملائکه دلالت دارند. وقوع چنین اموری حکایت از امکان تغیُّر در ملائکه دارد. با توجه به اینکه تعریف «مجرد»، بر ملائکه مزبور قابل تطبیق است، میتوان گفت: تغیُّر و حرکت در مجرَّدات امکان دارد.