عنوان
|
تحلیل و تبیین پایه های نظری و نوع جهت گیری نظریۀ کثرت گرایی شناختی به طراحی برنامۀ درسی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
کثرت گرایی شناختی، کثرت دانش، کثرت هوش، الیوت آیزنر، هوارد گاردنر، طراحی برنامۀ درسی
|
چکیده
|
باور به کثرت گرایی شناختی قدمتی طولانی دارد و به ارسطو و تمایز او از اشکال دانش برمی گردد؛ ولی این مفهوم با عناوین کثرت معنا و کثرت هوش طی دهه های اخیر وارد حوزۀ تعلیم و تربیت شده است. ورود این نظریه، نویدبخش نگاهی متفاوت به مسائل و پدیده های تربیتی است؛ ازاین رو، طراحی برنامۀ درسی نیز مطابق با نوع جهت گیری این نظریه به اهداف و محتوای تربیتی مستلزم نگرشی تازه است. به این منظور، پژوهش حاضر به روش مرور نظام مند مقاله ها و کتاب های مرتبط با کثرت گرایی شناختی، به توصیف و تحلیل مبانی نظری و پیام های کثرت گرایی شناختی برای طراحی برنامۀ درسی می پردازد. مطابق این مرور، الیوت آیزنر و هوارد گاردنر نمایندگان برجستۀ کثرت گرایی شناختی هستند که پایه های هنجاری و توصیفی این نظریه را صورت بندی کرده اند. آیزنر معتقد است که فهم به اشکال گوناگونی اکتساب و تجربه می شود و انسان ها از نظام های عملکردی گوناگونی فراتر از گفتمان شفاهی و نوشتاری برای کسب، ذخیره و اصلاح فهم خود بهره می گیرند و ازاین رو، بر اهمیت پرورش همۀ اشکال گوناگون دانش تأکید می کند. گاردنر نیز با اتکا به نظریۀ هوش چندگانه معتقد است یادگیری بهینه زمانی محقق می شود و بیانگر میزان بالایی از درک و فهم ازجانب یادگیرنده است تا بتواند دانش خود را به طرق مختلف نشان دهد و در موقعیت های مختلف و متنوع به کار گیرد. درمجموع، با پیروی از آموزه های کثرت گرایی شناختی مبنی بر اهمیت و ضرورت استفاده از شیوه های متعدد تدریس و سنجش می توان به تحقق سواد چندگانه و برقراری عدالت تربیتی امید بست.
|
پژوهشگران
|
هدایت الله اعتمادی زاده (نفر اول)، علی نوری (نفر دوم)
|