مشخصات پژوهش

صفحه نخست /نوروتکنولوژی آموزشی: پیشرفت ...
عنوان نوروتکنولوژی آموزشی: پیشرفت ها، فرصت ها و نگرانی ها
نوع پژوهش مقاله ارائه شده
کلیدواژه‌ها نوروتکنولوژی آموزشی، تصویربرداری عصبی، نوروفیدبک، تحریک عصبی، واسط مغز-کامپیوتر، آزادی شناختی
چکیده فهوم «نوروتکنولوژی» برای معرفی مجموعه‌ای از تکنیک‌ها، روش‌ها و دستگاه‌هایی به‌کار گرفته می‌شود که به منظور اندازه‌گیری، تحریک یا تغییر ساختار یا کارکرد سیستم عصبی انسان استفاده می‌شوند. با این توصیف، مفهوم «نوروتکنولوژی آموزشی» را می‌توان برای اشاره به آن دسته از تکنیک‌ها، ابزارها و دستگاه‌هایی به‌کار گرفت که در موقعیت‌های آموزشی مورد استفاده قرار می‌گیرند تا فعالیت مغز را در نتیجه‌ رویارویی با تجربه‌های تربیتی خاص اندازه‌گیری، تحلیل یا تغییر دهند. این حیطه‌ در حال رشد یکی از مباحث و موضوعات مهم رشته علوم اعصاب تربیتی (ذهن، مغز و تربیت) است که از تلفیق یافته‌ها و روش‌های علوم اعصاب، روان‌شناسی، علوم شناختی و علوم تربیتی به منظور درک بهتر یادگیری و ارتقای کیفیت برنامه‌های درسی و اقدامات آموزشی به وجود آمده است. اگر چه امروزه انواع گسترده و متعدد و متنوعی از ابزارهای نورتکنولوژی در آموزش استفاده می‌شوند، اما می‌توان پرکاربردترین آنها را در چهار دسته به شرح زیر طبقه-بندی نمود. دسته‌ اول شامل ابزارهایی است که به منظور اندازه‌گیری تغییرات در فعالیت سیستم عصبی استفاده می‌شوند. از جمله این ابزارهای اندازه‌گیری فعالیت مغز در محیط‌های آموزشی می‌توان به الکتروآنسفالوگرافی (EEG)، مگنتوانسفالوگرافی (MEG)،تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)، و طیف‌نگاری مادون قرمز نزدیک کارکردی (fNIRS) اشاره کرد. دسته‌ دوم ابزارهای نوروتکنولوژی شامل مجموعه‌ای از فنون و روش‌ها است که برای نظارت بر نحوه‌ فعالیت الگوهای امواج مغزی از طریق الکتروآنسفالوگرافی (EEG) و اصلاح نحوه فعالیت آن‌ الگوها از طریق ارائه‌ بازخورد به مغز استفاده می‌شوند. یکی از انواع شناخته‌شده‌ این ابزارها، نوروفیدبک است که به‌طور گسترده‌ای در موقعیت‌های آموزشی و به‌منظور بهبود فرآیندهای شناختی مانند توجه و تنظیم هیجان مورد استفاده قرار می‌گیرد. سومین دسته از ابزارهای نوروتکنولوژی شامل انواع متعدد روش‌ها و فنونی است که به‌منظور تحریک (الکتریکی یا مغناطیسی) سیستم عصبی به‌کار می‌روند. برخی از تکنیک‌ها مانند تحریک عمقی مغز (DBS) به دلیل ماهیت تهاجمی آن‌ها (نیاز به جراحی مغز یا نخاع برای نصب الکترودها) در موقعیت‌های تربیتی استفاده نمی‌شوند. با این حال، تکنیک‌های غیرتهاجمی مانند تحریک الکتریکی مغز (tDCS) و تحریک مغناطیسی مغز (TMS) می‌توانند برای بهبود عملکرد شناختی دانش‌آموزان به‌کار گرفته شوند. دسته‌ چهارم از فنون نوروتکنولوژی با عنوان رابط‌های مغز-کامپیوتر (BCI) شهرت پیدا کرده‌اند، چرا که امکان ارتباط مستقیم بین مغز انسان و دستگاه‌های الکترونیکی را فراهم می‌کنند. در واقع، رابط‌های مغز-کامپیوتر سیستم‌هایی هستند که سیگنال‌های مغزی را به دستورات قابل فهم برای کامپیوتر یا دستگاه‌های دیگر ترجمه می‌کنند. واسط‌های مغز-کامپیوتر تهاجمی به‌صورت سیستم‌های الکترونیکی (مانند تراشه‌های مغزی) در بافت مغز یا سطح مغز زیر پوست سر یا زیر جمجمه با عمل جراحی کاشته می‌شوند. اما رابط‌های مغز-کامپیوتر غیرتهاجمی به‌شکل کلاه یا هدبند هستند که فعالیت الکتریکی مغز را از روی جمجمه ثبت می‌کنند. در مجموع، می‌توان گفت که نوروتکنولوژی یک حوزه‌ پژوهش و توسعه در حال رشد است که پیامدهای قابل توجهی برای آموزش دارد. در این شرایط، تربیت‌شناسان، آموزشگران و پژوهشگران حوزه‌ تربیت باید دانش و مهارت‌های کافی درباره‌ استفاده‌ مسئولانه از نوروتکنولوژی را کسب کنند و خطرات بالقوه‌ مرتبط با هر یک از انواع نوروتکنولوژی را درک کنند. علاوه بر این، آن‌ها باید از ملاحظات اخلاقی استفاده از نوروتکنولوژی آموزشی آگاهی یابند و بدانند که حقوق اساسی شرکت‌کنندگان در مداخله‌های آموزشی یا پژوهشی، از جمله حق آزادی شناختی، نباید نادیده گرفته شود.
پژوهشگران علی نوری (نفر اول)