مشخصات پژوهش

صفحه نخست /همسویی دنبال کننده، ...
عنوان همسویی دنبال کننده، اینفلوئنسر و برند: از روابط پاراسوشال، ویژگی های برند و اینفلوئنسر تا قصد خرید
نوع پژوهش مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها رابطه پاراسوشال همسویی دنبال کننده و اینفلوئنسر جذابیت اینفلوئنسر نگرش نسبت به برند نگرش نسبت به اینفولنسر
چکیده هدف :پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی، مدل‌های بازاریابی و برندینگ را دگرگون ساخته و اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی را به واسطه‌هایی کلیدی میان برندها و مصرف‌کنندگان تبدیل کرده‌اند. با وجود نفوذ فزاینده اینفلوئنسرها بر تصمیمات خرید، همچنان نیاز به درک عمیق‌تر از فرآیندهای روان‌شناختی زیربنایی این تأثیرگذاری احساس می‌شود؛ به‌ویژه نقش روابط پاراسوشال در شکل‌دهی نگرش مخاطب و قصد خرید، به‌عنوان یکی از شکاف‌های مهم در ادبیات موجود مطرح است. هدف این پژوهش، تحلیل نقش اینفلوئنسرها در بازاریابی دیجیتال از طریق بررسی روابط میان متغیرهای روان‌شناختی و رفتاری است. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، یک مدل مفهومی طراحی شد و داده‌ها از طریق پرسش‌نامه آنلاین و به روش نمونه‌گیری هدفمند از میان دنبال‌کنندگان آقای مهران مدیری و برند بادی‌کر گردآوری شد. ابزار گردآوری داده‌ها شامل گویه‌های استاندارد برگرفته از مطالعات پیشین بود که روایی صوری و پایایی آن‌ها پیش از اجرا تأیید شد. جهت تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیه‌ها، از تکنیک مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم‌افزار SmartPLS بهره گرفته شد. یافته‌ها: نتایج پژوهش به‌طور قاطع نشان داد که روابط پاراسوشال، به‌عنوان نوعی ارتباط عاطفی یک‌طرفه، نه‌تنها بر اعتماد به اینفلوئنسر اثرگذار است، بلکه مستقیماً نگرش مثبت نسبت به برند و قصد خرید را نیز تقویت می‌کند. همچنین اعتماد به اینفلوئنسر و جذابیت او، به‌عنوان مؤلفه‌های کلیدی، نقش مهمی در بهبود نگرش مخاطب نسبت به برند و افزایش تمایل به خرید ایفا می‌کنند. همسویی هویتی میان دنبال‌کننده و اینفلوئنسر نیز به‌عنوان عامل تعدیل‌گر، اثربخشی روابط پاراسوشال را در شکل‌گیری نگرش و وفاداری تقویت می‌کند. این روابط، در کنار جذابیت و اعتبار ادراک‌شده، مسیرهای روان‌شناختی مؤثری برای افزایش تعامل و تمایل به خرید فراهم می‌آورند. نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که عوامل روان‌شناختی و اجتماعی نقشی محوری در شکل‌گیری نگرش، وفاداری به برند و افزایش رفتار خرید ایفا می‌کنند. بر این اساس، برندها باید در انتخاب اینفلوئنسرها رویکردی استراتژیک اتخاذ کنند و بر ایجاد پیوندهای عاطفی پایدار مبتنی بر اعتماد، جذابیت و همخوانی هویتی تمرکز داشته باشند. این رویکرد می‌تواند اثربخشی کمپین‌های دیجیتال را به حداکثر رسانده و منجر به شکل‌گیری ارتباطی معنادار و بلندمدت میان برند و مخاطب شود.
پژوهشگران حسین حاجی بابایی (نفر اول)، محمد وثوق تبریزی (نفر دوم)، کوثر عبدی تکیه (نفر سوم)